شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
آموزه هاي تعليمي مشترك شمس تبريزي و زوربا و بازتاب آن در رمان زورباي يوناني اثر نيكوس كازانتزاكيس
پديدآورندگان :
فيضي هاجر HajarFeyzi@yahoo.com دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي، دانشكده ي ادبيات و علوم انساني، دانشگاه اروميه ايران
كليدواژه :
نيكوس كازانتزاكيس , زورباي يوناني , شمس تبريزي , مولانا , آموزه هاي تعليمي
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
ادبيّات تطبيقي، مطالعه ي ادبيّات در آن سوي مرزهاي يك كشور خاص، و مطالعه ي رابطه ي ادبيّات با ديگر حوزه هاي دانش بشري است. شناخت بهتر و كامل تر شخصيت شمس و اثر او، درك عميق تري از آثار مولانا را نيز به دست مي دهد. از اين رو درك مفاهيم والاي آثار هر يك از اين دو عارف، وابسته به ديگري است. چه بسا خواننده اي تأثيري را كه مولانا از حضور شمس پذيرفته، دريابد و با درك عميق معناي مقالات و همسويي با روح خالق آن، خود را به فضاي فكري و روحي آن نزديك كند. راوي رمان زورباي يوناني يك روشنفكر جوان يوناني است كه مي خواهد، براي مدّتي كتاب هايش را كنار بگذارد. او براي راه اندازي مجدد يك معدن زغال سنگ به جزيره ي كرت سفر مي كند. درست قبل از مسافرت با مرد شصت و پنج ساله ي راز آميزي به نام «الكسيس زوربا» آشنا مي شود. در طول ماه هاي بعد، زوربا تأثير بسيار عميقي بر مرد مي گذارد و راوي در پايان به درك تازه اي از زندگي و لذّت هاي آن مي رسد. نگارنده در اين پژوهش، با استفاده از روش توصيفي- تحليلي و با آوردن مصداق هايي كوشيده است كه اشتراك آموزه هاي تعليمي شمس تبريزي و زورباي يوناني را با ذكر نقل قول هايي از دو كتاب «مقالات» و «زورباي يوناني» هر چه بيشتر بنماياند.