شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
قلمروگريزي اقليتي ناصرخسرو (بر اساس ديدگاه ژيل دلوز)
پديدآورندگان :
مرادي ابسردي پروين parvinak.shaer@yahoo.com دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه گيلان , تسليمي علي parvinak.shaer@yahoo.com دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه گيلان , رنجبر محمود دانشگاه گيلان
كليدواژه :
اقليتشدن , ژيل دلوز , قلمروگريزي , بازقلمروگذاري , ناصرخسرو
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
اقليتشدگي از مهمترين مفاهيم ارائه شده توسط ژيل دلوز و فليكس گتاري است؛ مفهومي با تأكيد بر آري گفتن به نيروهاي زندگيبخش و كنشگر و نفي نيروهاي واكنشگر همچون كينهتوزي و وجدان معذب كه افسردگي، اندوه، احساس گناه، بيگانگي و تنهايي را به انسان تحميل ميكنند. طبق نظريۀ دلوز و گتاري، چينههاي اصلي كه انسان را مقيّد ميسازند، معنامندي، تفسير، سوژهسازي و انقياد هستند؛ آنها نفوذ در هنر و زبان و ادبيات اقليت را از جمله تأثيرگذارترين ابزار براي ويران كردن اين چينههاي اكثريتي ميدانند كه با آن ميتوان قلمروهاي حاكم را درنورديد و با تفكري ريزومي و پويا با نيروهاي واكنشگر و منفي جنگيد و اساس ايستايي و تفكر درختي را ويران كرد.
با بررسي زبان و محتواي قصايد ناصرخسرو كه شاعري پارسيگو و اسماعيلي بوده است و مذهب وي همواره به عنوان مذهبي اقليتي شناخته شده است، ميتوان تا حدودي به شباهتها و تفاوتهاي «درك عامي از اقليت» و تعريف «اقليت در رويكرد دلوز و گتاري» دست يافت.