شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
رؤياواره در شعر حافظ
پديدآورندگان :
منصوري مجيد منصوري majid.mansuri@gmail.com استاديار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بوعلي سينا همدان , غلامي حميد دانشگاه اراك
تعداد صفحه :
26
كليدواژه :
رؤيا , رؤياواره , واقعه , كشف , شهود , دوش , الست , ازل.
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
رؤيا يكي از مفاهيم مهم و كليدي در ادبيات عرفاني است. رؤياواره ها در مرز ميان رؤيا و بيداري اتفاق مي افتند كه سرانجام منجر به كشف و شهودهاي عارفانه مي شوند. جريان شكل گيري رؤياواره در اشعار حافظ، پيوندي مستقيم با مبادي ديني و بن مايه هاي كهن الگويي و اسطورۀ بازگشت دارد. حافظ در رؤياواره هاي خود، با استمداد از ناخودآگاه فردي و جمعي و با بازگشت به «عهد ازل» و «عالم الست» قدم در عرصۀ آفرينش آدم مي گذارد. به منظور حصول به اين امر، دنياي زمان مند و مكان مند در نورديده مي شود و شاعر بيرون از قيد زمان و مكان به نظارۀ آفرينش مي نشيند. حافظ براي بيان تأثيرگذارتر اين مولفه ها، از نماد و رمز و عناصر زيبايي شناسي ديگر استفاده كرده است؛ براي نمونه كلمات «دوش» و «سحر» در شعر حافظ، بيان ديگري از روزگار الست و فضايي است كه رؤياواره در آن اتفاق مي افتد و در بيشتر مواردي كه حافظ كلمۀ دوش و سَحَر را آورده، پيام يا بشارتي به زبان ادبي از جانب معشوق ازلي به همراه مي آورد. در اين پژوهش تلاش گرديده با روشي تحليلي- استنادي و با مراجعه به كتب تحليلي دست اول در اين حوزه به واكاوي، برجسته كردن و بررسي ابعاد و افق هاي مختلف موجود در رؤيا و اسطورۀ بازگشت مبادرت نماييم، اگرچه ابعادي از پژوهش انجام شده در آثار ديگر مورد مداقه قرار گرفته؛ اما بررسي اين مقوله با رويكرد اسطوره شناسي و روان شناسي مغفول مانده است كه در اين تحقيق در حد حوصله، به آن پرداخته شده است.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت