شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
تحليل روانشناختي اشعار سلمان ساوجي بر اساس كهن الگوهاي نقاب، سايه و خود
پديدآورندگان :
جان محمدي علي ali.janmohammadi71@gmail.com كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي , نقابي عفت ali.janmohammadi71@gmail.com دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه خوارزمي , ايشاني طاهره پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
شعر فارسي , سلمان ساوجي , كهن الگو , نقاب , سايه , خود.
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
در روزگار معاصر، در بسياري از پژوهش هاي ادبي، به ارتباطِ تنگاتنگِ ادبيات و روانشناسي توجه شده است. يكي از شخصيّت هاي برجسته اي كه به ارتباط و تأثير متقابل اين دو علم پرداخته، كارل يونگ (1875- 1961 م) است. از موضوعاتِ مورد توجه ي اين روانشناسِ سوئيسي، مسأله ي «ناخودآگاه جمعي» است. از ديدگاه يونگ، ناخودآگاه جمعي، منبع تجربيات باستاني است و اين تجربيات به وسيله ي كهن الگوها آشكار مي شوند. نقاب / پرسونا، سايه و خود، مهمترين كهن الگوهايي است كه يونگ از آنها نام برده است و بر اين باور است كه كهن الگوها در شكل گيري و تكامل شخصيّت افراد بسيار مؤثّرند. از سوي ديگر، آثار ادبي از جمله تجلي گا ه هاي آنها محسوب مي شوند و، در واقع، اين كهن الگوها وجه مشترك همه ي انسان ها، به ويژه شاعران، به شمار مي آيند و در شعر نمود عيني تر دارند. سلمان ساوجي، از شاعران قرن هشتم است كه مي توان نشانه هايي از كهن الگوهاي نقاب، سايه و خود را در اشعارش مشاهده كرد. اين جستار مي كوشد تا، با روش توصيفي-تحليلي، به كارگيريِ كهن الگوهاي نقاب، سايه و خود را در اشعار سلمان ساوجي روشن نمايد. سؤال تحقيق حاضر، اين است كه سلمان ساوجي، اين كهن الگوها را چگونه و با چه طيفي از شخصيّت ها و موضوعات بيان كرده است. برآيندِ تحقيق حاكي از آن است كه سلمان نقاب هايي مانند زهد و زاهد، عقل، صوفي و سلمان (خود شاعر) و سايه هايي نظير حسادت، پشيماني، اضطراب، گناه، عصيان، خطا، جرم، هوس، لهو و لعب، توبه و زهدِ ريايي و كبر را در اشعارش بيان نموده و كهن الگوي خود را در شخصيّت «رند» و «سلمان (منِ شاعر)» نمايان ساخته است.