شماره ركورد كنفرانس :
3797
عنوان مقاله :
بررسي بازتاب روانشناسي يونگ در رمان سمفوني مردگان
پديدآورندگان :
آذرنيوار ليلا leilaazarnivar@yahoo.com دانشگاه محقق اردبيلي , صلاحي عسگر دانشگاه محقق اردبيلي
كليدواژه :
آنيما , آنيموس , سمفوني مردگان , كهنالگو , معروفي.
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادبيات فارسي ايران
چكيده فارسي :
تلاشهاي يونگ، در قلمرو اساطير و ناخودآگاه جمعي، دستمايۀ منتقدان بسياري براي بررسي آثار ادبي، قرار گرفتهاست. در اين پژوهش، سمفونيمردگان عباس معروفي كه يكي از رمانهاي برجستۀ ادبيات معاصر است، بررسي گرديد و در چهارچوب كهنالگوهاي من، قهرمان، سايه، پرسونا، پيرخردمند خويشتن و همچنين كاركردهاي قهرمان و شخصيتهاي داستان مورد ارزيابي قرار گرفت و چگونگي تبلور هر يك از كهنالگوها به عنوان مسئلۀ اصلي اين تحقيق مشخص گرديد. ضمن آنكه به بررسي كهنالگوهايي چون آنيما و آنيموس، مادر، سايه و مرگ نيز اشاره شده است. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي - تحليلي بوده است. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد كه پدر نمود كهنالگوي سايه و هيتلر در هذيانات آيدين تبلور كهنالگوي قهرمان و استاد دلخون بيانگر پير خردمند هستند. همچنين كهنالگوي خويشتن در شخصيت آيدين بروز مييابد. ضمن آنكه سرمازدگي اورهان و دچار توّهم شدن او نمونهاي از كهنالگوي مرگ است. شخصيتهاي آيدين و آيدا چون هر دوجنبۀ زنانه و مردانه را نشان ميدهند، نمود كهنالگوي آنيما و آنيموس هستند. مادر نيز كهنالگوي آنيما و آنيموس را باهم دارد. در پدر و اورهان بيشتر جنبۀ آنيموس كه مختصّ مردان است، مشهود است و جنبۀ آنيما خود را كمتر نشان ميدهد.چگونگي بروز اين كهنالگوها، اين اصل را بيان ميكند كه محتواي كهنالگوها به صورت مستمر اما در شكلهاي گوناگون ظهور مييابند