نقش الگوريتم كلوني مورچگان در بهينه سازي مسير تردد ماشين هاي كشاورزي در مزارع

با مسيريابي بهينه كه باعث صرفه جويي در وقت مي شود، مي توان بسياري از مسائل و مشكلات را بر طرف كرد. مشكلاتي اعم از تردد ادوات در مزارع كه باعث فشردگي و از بين رفتن بافت خاك مي‌شود و باعث ايجاد هزينه‌هاي اضافي براي از بين بردن لايه‌هاي فشرده، و همچنين باعث كاهش ميزان برداشت محصول و ازبين رفتن كيفيت محصول مي‌شود. يكي از مهم‌ترين روش‌هاي كيفي كه مي‌تواند در تحليل مسائل سيستم‌ها به ياري بشر بيايد، سيستم‌هاي هوشمند (هوش مصنوعي) است. از جمله روش‌هاي هوش مصنوعي كلوني مورچگان است كه براي پردازش داده‌هاي بسيار و حذف داده‌هاي اضافي به كار رفته است. روش الگوريتم بهينه‌سازي مورچگان، مدل بهينه در مقايسه با ديگر مدل‌هاي مرسوم است. الگوريتم كلوني مورچگان را در مسئله مسيريابي وسايل نقليه بگونه‌اي كه حتي يافتن يك جواب بهينه براي ابعاد كوچك بسيار دشوار و زمانبر است مي‌توان به كاربرد. بنابراين اين الگوريتم تا حد ممكن از پيچيدگي‌هاي محاسباتي جلوگيري مي‌كند. مسأله مكان يابي - مسيريابي با هدف مشخص نمودن همزمان تصميمات مربوط به مكان يابي مراكز عرضه و مسيريابي وسايل حمل و نقل و تأمين هماهنگي مناسب ميان اين دو مسأله مطرح شده و در طراحي شبكه هاي توزيع يك زنجيره تأمين از اهميت زيادي برخوردار است. اكنون با توجه به اصول مكانيزاسيون و هدف آن كه كاهش هزينه و افزايش بهره‌وري و بهبود كيفيت است، مي‌توان مسيريابي بهينه ادوات كشاورزي در مزارع را بخشي از رسالت مكانيزاسيون معرفي نمود.