بررسي رابطه هوش هيجاني و نگرش مذهبي با رضايت زناشويي دانشجويان متأهل

خانواده به لحاظ قدمت، ابتدايي ترين و از لحاظ گستردگي، جهان شمول ترين نهاد اجتماعي است. اين امر نشان مي دهد كه تشكيل خانواده يكي از اساسي ترين و بنيادي ترين نيازهاي انسان محسوب مي شود اولين گام براي ارضاي اين نياز اساسي و طبيعي، ازدواج است. اما به رغم خوشايند بودن پيوند ازدواج، داده هاي آماري حكايت از آن دارند كه رضايت زوجين بدست نمي آيد. در نتيجه قوي ترين پيوند انساني يعني ازدواج در مستحكم ترين قرارگاه آن يعني سازمان خانواده در معرض خطر جدي قرار مي گيرد. هدف از پژوهش حاضر بررسي روابط هوش هيجاني، نگرش مذهبي با رضايت زناشويي در دانشجويان متأهل دانشگاه شهيد چمران اهواز مي باشد. روش پژوهش از نوع همبستگي است. نمونه پژوهش شامل 130 نفر از دانشجويان متأهل دانشگاه شهيد چمران اهواز بود كه در سال تحصيلي 92- 91 مشغول به تحصيل بودند و با روش نمونه¬گيري در دسترس انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارتند از: مقياس هوش هيجاني شات، مقياس نگرش سنج مذهبي خداياري فرد و رضايت زناشويي انريچ. براي تحليل داده ها از روش همبستگي ساده و چندگانه استفاده شد نتايج تحليل نشان داد كه ارتباط مثبتي بين هوش هيجاني و ابعاد آن با رضايت زناشويي وجود دارد. هم چنين بين نگرش مذهبي و رضايت زناشويي و ابعاد آن رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. به عبارتي نتايج تحليل نشان داد كه بين هوش هيجاني و نگرش مذهبي و رضايت زناشويي رابطه چندگانه وجود دارد كه 49/ MR= است كه در سطح 001/0 P معني دار است و اين دو متغير 24% واريانس رضايت زناشويي را تبيين مي كنند.