پيش بيني مديريت دانش توسط مولفه هاي فرهنگ سازماني در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس

هدف كلي اين تحقيق پيش بيني مديريت دانش توسط مولفه هاي فرهنگ سازماني در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس بود. در پژوهش هاي بسياري بر مديريت دانش به عنوان عامل مهم حفظ مزيت رقابت سازماني تأكيد شده است. برنامه هاي مديريت دانش، نبايد به عنوان برنامه اي منفك از ديگر برنامه هاي سازماني مطرح شود. در مديريت دانش، يكي از مهمترين عوامل موفقيت فرهنگ است. به عبارتي ديگر، مديريت دانش بدون مديريت منابع انساني به اهداف خود دست نمي يابد (وانگ ، 2010). رزاقي و همكاران (2013)، در پژوهش خود، پس از نظرخواهي از كارشناسان خبره مديريت ورزش، تعداد پنج عامل اصلي و بيست و يك مورد زيرمجموعه را براي پياده سازي مديريت دانش موفق و مؤثر در سازمان هاي ورزشي شناسايي كردند كه يكي از عوامل اصلي، فرهنگ سازماني است. ذكر اين نكته نيز حائز اهميت است كه موفقيت سازمان در اجراي هر استراتژي از جمله مديريت دانش تا حدود زيادي به حمايت و پشتيباني فرهنگ سازماني از آن استراتژي بستگي دارد. تلاش سازمان ها براي تبديل شدن به سازمان دانش محور در صورتي موفقيت آميز خواهد بود كه ويژگي هاي فرهنگي مورد نياز براي اجراي مديريت دانش در سازمان وجود داشته باشد. دانش در صورتي مي تواند به طور مؤثر در سازمان خلق و تسهيم شود كه مورد حمايت فرهنگ سازمان قرار گيرد. همچنين از فرهنگ سازماني مي توان به عنوان يك اهرم قدرتمند براي تقويت رفتار سازماني استفاده نمود. فرهنگ سازماني ضعيف مانع از آن مي شود كه افراد در تلاش براي نگهداشت پايگاه قدرت شخصي و كارايي خويش، دانسته هاي خود را تسهيم كرده و منتشر سازند (تانگ و همكاران، 2013). در سازمان هاي با فرهنگ توانمند، كاركنان نسبت به ارزش ها و اهداف سازماني احساس تعلق مي كنند (تقوي فرد و همكاران، 1392). امروزه ورزش و سازمان هاي ورزشي به منظور حضور كارا و مؤثر در عرصه هاي مختلف ورزشي، اقتصادي و اجتماعي، چاره اي جز توجه بيشتر به حوزه هاي مختلف مديريت دانش ندارند. تخصص گرايي در ورزش و نفوذ ورزش و سازمان هاي ورزشي در لايه هاي مختلف زندگي جوامع بشري، انطباق پذيري با شرايط مختلف و متغير فعلي را امري اجتناب ناپذير ساخته است. توجه به مديريت دانش مي تواند فراهم كنندة حضور و عملكرد پوياي ورزش و سازمان هاي ورزشي در عرصه هاي گوناگون باشد. همچنين، تأثير فرهنگ سازماني بر مديريت دانش قابل انكار نيست و شناخت فرهنگ سازماني و انسجام بخشيدن به آن و تحول در جهت اهداف سازماني مي تواند به عنوان ابزاري كارآمد در به كارگيري موفق مديريت دانش در سازمان به مديران ورزشي كمك كند. به همين دليل، اگر در سازمان هاي ورزشي به دنبال اين هستيم كه دانش را به گونه اي مؤثر و در راستاي اهداف سازماني به كار گيريم، بايد به دنبال شناخت محيط مساعد سازماني و شيوه هاي مناسب هدايت سازماني باشيم. (جابري و همكاران، 1392). 2- روش شناسي با توجه به اهداف تعيين شده، تحقيق، كاربردي و روش تحقيق، از نوع توصيفي- همبستگي بود كه به شكل ميداني انجام شد. جامعه و نمونه آماري اين تحقيق، كليه كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس (126 نفر) تشكيل مي دادند. به منظور جمع آوري داده ها در اين پژوهش، از روش هاي كتابخانه اي و شيوه هاي ميداني استفاده شد. ابزار گردآوري داده ها شامل پرسش نامه هاي مشخصات و اطلاعات فردي (محقق ساخته)، پرسش نامه مديريت دانش فيليپس و همكاران و پرسش نامه فرهنگ سازماني دنيسون بود. در اين تحقيق از روش هاي آمار توصيفي و آمار استنباطي براي تجزيه و تحليل داده ها استفاده شد. جهت تجزيه ‌و تحليل داده‌ها علاوه بر استفاده از شاخص‌هاي آماري چون فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار از روش‌هاي آماري استنباطي آزمون تي تك نمونه اي، ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون خطي چندگانه، با كمك نرم افزار آماري SPSS استفاده شد. ضمنا سطح α براي تمام آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. 3- نتايج يا يافته ها نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه بين فرهنگ سازماني و مولفه هاي آن با مديريت دانش رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. هر چهار مولفه فرهنگ سازماني يعني متغيرهاي انطباق پذيري (انعطاف پذيري)، درگير شدن در كار (مشاركت) و سازگاري (ثبات و يكپارچگي) و ماموريت در پيش بيني ميزان مديريت دانش در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس مؤثر مي باشند. 4- بحث و نتيجه گيري نتايج به دست آمده از اين تحقيق نشان داد كه براي پياده سازي موفقيت آميز استراتژي مديريت دانش، بايد به فرهنگ سازمان توجه داشت و وضعيت آن را شناسايي و تحليل كرد؛ چراكه فرهنگ سازماني بخش پيچيده اي از ارزش ها و عقايد كاركنان را شامل مي شود و اين ارزش ها بر نحوه نگرش و نهايتاً رفتار افراد در محيط كاري تأثيرگذار خواهند بود. به طوري كه وجود يك فرهنگ ضعيف و فاقد انعطاف در سازمان موجب مي شود كاركنان سازمان به رويه هاي موجود سازماني عادت كنند و هيچ تمايلي به نوآوري و خلق ايده هاي جديد نداشته باشند. از طرف ديگر، از تسهيم دانسته هاي خود با ديگران و تبديل آن دانسته ها به مهارت هايي كه بتواند در حل مشكات سازمان مؤثر باشد، ترس داشته باشند. در حالي كه با فرهنگي پويا و منعطف كه اعضاي سازمان نسبت به آن شناخت و اعتقاد داشته باشند، افراد در برابر تغييرات سريع به خوبي از خود واكنش نشان مي دهند و سازمان را در مسير پيشرفت و ترقي قرار مي دهند. تنها با بررسي، تغيير و ايجاد يك فرهنگ سازماني مناسب و انعطاف پذير است كه مي توان به تدريج الگوي تعامل بين افراد را در سازمان تغيير داد و از مديريت دانش به عنوان يك مزيت رقابتي بهره گرفت. 5- نتيجه گيري از آنجا كه مديران و كاركنان ادارات كل ورزش و جوانان در توسعه ورزش كشور و نهادينه كردن آن، نقش مهمي را ايفا مي كنند، اطلاع از وضعيت فرهنگ سازماني و ميزان به كارگيري مديريت دانش توسط كاركنان اين سازمان حائز اهميت است؛ لذا نتايج اين تحقيق مي تواند اثرات مثبتي در اذهان مديران و كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس، جهت افزايش كارايي و اثربخشي آنها به جا گذارد و از اين رهگذر، با به كارگيري روش هاي آموزشي علمي مديران و كاركنان سازمان، سطح توانايي آنها را در زمينه مديريت دانش بالا برده و ديدگاه آنها را نسبت به فرهنگ سازماني و اهميت آن تغيير داده و در نهايت آنها را به استفاده از مديريت دانش ترغيب كند.