شماره ركورد كنفرانس :
3830
عنوان مقاله :
بررسي تاثير يك دوره تمرين عضلات دمي بر عملكرد قلبي-تنفسي و ريوي دوندگان نخبه
پديدآورندگان :
كماليخواه سعيد saeedkamalikhah@yahoo.com كارشناسي ارشد علوم ورزشي دانشگاه شيراز؛ , فلاحي علي اصغر ali-fallahi@shirazu.ac.ir عضو هيئت علمي و استاديار علوم ورزشي دانشگاه شيراز ؛ , ثالثي محسن عضو هيئت علمي و دانشيار علوم ورزشي دانشگاه شيراز؛
كليدواژه :
عضلات دمي , قلبي-تنفسي , ريوي , دوندگان
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي كاربرد علوم ورزشي در سلامت
چكيده فارسي :
1-مقدمه
خستگي عضلات تنفسي عملي فيزيولوژيك است كه به عنوان كاهش ظرفيت توليد نيرو توسط عضلات تنفسي تعريف مي¬شود كه با استراحت به حالت اول باز مي¬گردد (1). خستگي عضلات تنفسي هم در ورزش¬هاي بيشينه و هم در ورزش¬هاي زير بيشينه مشاهده مي¬شود. در واقع در رقابت¬هاي ورزشي، 14تا %16 از برون ده قلبي به سمت عضلات تنفسي هدايت مي¬شود كه نشان مي¬دهد عضلات تنفسي به شدت تحت تاثير قرار مي¬گيرند. بنابراين، تمرين عضلات تنفسي تأثير بالقوه¬ اي بر ارتقاء عملكرد ورزشي ورزشكاران به ويژه دوندگان دارد (2). برخلاف ساير عضلات تنفسي، تشخيص ميزان خستگي در عضله ديافراگم و ساير عضلات تنفسي دشوار است. يكي از روش¬هاي معمول براي تشخيص خستگي عضلات تنفسي، اندازه¬گيري حداكثر فشار دمي و بازدمي قبل و پس از يك فعاليت مشخص مي¬باشد. پژوهش هاي پيشين نشان دادند عملكرد عضلات تنفسي به ميزان قابل توجهي مي تواند عملكرد ورزشي را محدود كند از اين رو بررسي سازوكارهايي كه به وسيلۀ آن تقويت عضلات تنفسي عملكرد ورزشي را بهبود مي¬بخشد مورد توجه واقع شده است. بعضي از پژوهش ها، تغييراتي را در لاكتات خون، ضربان قلب و تهويه پس از تمرين عضلات تنفسي مشاهده كرده¬اند. با اين وجود، پژوهشات ديگري نيز وجود دارد كه تأثيري را بر چنين عواملي مشاهده نكرده¬اند. بنابراين، كاهش خونرساني به عضلات تنفسي هنگام فعاليت¬هاي ورزشي بيشينه و زير بيشينه، به كاهش اكسيژن رساني به سلول¬هاي عضلاني منجر مي¬شود و نياز متابوليكي عضلات بالا مي¬رود كه اين موضوع خود را با افزايش در غلظت لاكتات خون نشان مي¬دهد. در نتيجه، عضلات تنفسي قادر نخواهند بود توان كافي را ايجاد كنند. در حقيقت، تمرين عضلات تنفسي ممكن است سازگاري سوخت و ساز هوازي در سلول¬ها را افزايش دهد و اسيدوز ناشي از متابوليسم را به تاخير بيندازد (3).
2- روش شناسي
مطالعه از لحاظ روش پژوهش از نوع نيمه تجربي و از لحاظ نتايج بدست آمده از نوع كاربردي بود، كه به صورت طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل انجام شد. جامعه آماري پژوهش شامل همه ي دوندگان نخبه كشور بودند. نمونه پژوهش 16 نفر از دوندگان نخبه (سن: 25/1 ± 22 سال، قد: 56/6 ± 18/175 سانتيمتر، وزن: 54/15 ±37/65 كيلوگرم) بودند كه به صورت داوطلبانه در پژوهش شركت كردند و به صورت تصادفي در دو گروه تمرين و كنترل قرار گرفتند. سپس گروه تجربي، به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 30 دقيقه با Power breath به تقويت عضلات دمي (IMT) پرداختند و سپس تمرينات ويژه دو و ميداني خود را انجام دادند. گروه كنترل نيز تمرينات ويژه دو و ميداني خود را بدون استفاده از Power breath انجام دادند. از دستگاه گاز آنالايزر و آزمون بروس براي اندازه گيري حداكثر اكسيژن مصرفي (VO2max)، آستانه بي هوازي اوليه و ثانويه، و از دستگاه Spire zan و تست body bux براي اندازه گيري شاخص هاي عملكردي ريوي استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش از spss16 و آزمون t مستقل و زوجي استفاده شد.
3- نتايج يا يافته ها
همانگونه كه جدول يك و دو نشان مي دهد تمرينات عضلات دمي از افت توان هوازي گروه تمرين در مقايسه با گروه كنترل جلوگيري كرده و مقادير آن را به ميزان معناداري افزايش مي دهد و ضربان قلب بازيافت دونده ها را به ميزان معناداري بهبود مي بخشد و تأثير معناداري بر عوامل عملكرد ريوي و آستانه بي هوازي اوليه و ثانويه ندارد.
4- بحث و نتيجه گيري
نتايج اين پژوهش نشان داد افزودن تمرينات عضلات دمي با اين پروتكل تمريني بر تمرينات روزانه ي دوندگان باعث افزايش ميزان VO2max و بهبود معني دار در عملكرد بازيافتي قلب ( HRR1 ) دوندگان مي شود ولي بر عملكرد ريوي و آستانه بي هوازي اوليه و ثانويه دوندگان تاثير معناداري ندارد. اما
نتايج پژوهش حاضر با پژوهش كوك و همكاران(2009) (4) آنرايت و همكاران(2006) كه تغييري در عملكرد ريوي دونده ها مشاهده نكرده بودند، همخواني داشت. هر چند كه پروتكل هاي تمريني در اين پژوهش ها متفاوت بود اما نتايج مشابهي بدست امده است. اما اين پژوهش با نتايج پژوهش انرايت و همكاران (2011) و حاج حسيني و همكاران كه بر روي افراد سالم انجام شده و حجم هاي ريوي بهبود پيدا كرد، ناهمخوان است كه دليل احتمالي آن اختلاف در ويژگي هاي آزمودني ها مي باشد زيرا ورزشكاران حرفه اي داراي سيستم تنفسي كارامدتري نسبت به افراد سالم هستند. در پژوهش كوك و همكاران (2009) كه بر روي دونده ها انجام شد نيز در ظرفيت هاي ريوي تاثير معناداري مشاهده نشد و با نتايج پژوهش ما همسو بوده است دليل احتمالي عدم بهبود ظرفيت هاي ريوي مي تواند كوتاه بودن دوره تمريني در اين پژوهش باشد.
5- نتيجه گيري
به طور كلي نتايج پژوهش نشان داد انجام تمرينات عضلات دمي با وجود افت توان هوازي در گروه كنترل و بهبود آن در گروه تمرين مي تواند از افت عملكرد قلبي تنفسي دونده ها در دوران غير مسابقه جلوگيري كرده و عملكرد بازيافتي قلب را بهبود بخشد. همچنين بين عملكرد ريوي و حجم تمريني دوندگان ارتباط منفي معني داري وجود داشت كه اين موضوع احتمال وجود اختلالي در عملكرد ريوي را نشان مي دهد، بررسي دقيق تر دليل اين موضوع به پژوهش هاي بيشتر نياز دارد.