بررسي تاثير هوش سازماني بر خلاقيت در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس

هدف كلي اين تحقيق بررسي تاثير هوش سازماني بر خلاقيت در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس بود. با شتاب روزافزون تحولات و دگرگوني ها در دنياي كنوني كه عصر اطلاعات و ارتباطات است و به دليل بي ثباتي و تغييرپذيري و نيز غير قابل پيش بيني بودن اين تغييرات، آنچه كه كشورهاي جهان بويژه كشورهاي در حال توسعه را در جهت افزايش بهره وري و پيشرفت و ترقي آنها مدد مي رساند، همانا استفاده از فرصت ها در رقابت با ساير كشورهاست و اين امر ميسر نمي گردد مگر با درايت و خلاقيت مديران و كاركنان كه با كمك يكديگر در جهت رشد و بالندگي سازمان خود و در نتيجه جامعه بكوشند (فرد و همكاران، 2012). خلاقيت از ديدگاه سازماني يعني ارائه فكر و طرح نوين براي بهبود و ارتقاي كميت يا كيفيت سازمان مثلاً افزايش بهره وري، افزايش توليدات يا خدمات، كاهش هزينه ها، توليدات يا خدمات از روش بهتر، توليدات يا خدمات جديد و غيره (قرباني و همكاران، 2009). يكي از نشانه هاي خلاقيت، هوش بالاست. به زبان ساده تر، ردپا و نشانه وجود هوش، ظهور خلاقيت است (رمضاني، 1388). همان گونه كه افراد باهوش ويژگي هايي از قبيل توانايي هاي زياد براي فهم اطلاعات پيچيده از دنياي بيرون و واكنش صحيح به اين اطلاعات و هم چنين توانايي زياد براي يادگيري سريع دارند، سازمان ها هم درجاتي از هوش را دارا مي باشند (پور احمد و سليمانيان، 1389). آلبرخت جهت موفقيت در كسب و كار، به داشتن سه عامل انسان هوشمند، تيم هاي هوشمند و سازمان هاي هوشمند اشاره مي كند. وي عنوان مي كند هنگامي كه افراد باهوش در يك سازمان جمع مي شوند به سوي كندذهني و كم هوشي جمعي گرايش پيدا مي كنند. او براي پاسخگويي و جلوگيري از كند ذهني گروهي، از عنوان هوش سازماني استفاده مي كند. آلبرخت هوش سازماني را ظرفيت يك سازمان براي به حركت در آوردن تمام توان فكري اش براي تمركز بر روي دستيابي به مأموريتش تعريف كرده است (آلبرخت، 2003). از آنجا كه خلاقيت يعني ارائه يك ايده جديد بنابراين خلاقيت نيازمند هوش است و نبود هوش فردي و سازماني، سازمان را در دستيابي به راه حل مشكلاتش دچار سردرگمي و ناتواني مي كند. هوش سازماني، سازمان را در رويارويي با محيط آشفته و پر ابهام امروزي توانا مي سازد (طالبي زاده و يعقوبي، 2012). 2- روش شناسي با توجه به اهداف تعيين شده، روش تحقيق، از نوع توصيفي- پيمايشي بود كه به شكل ميداني انجام شد. جامعه و نمونه آماري اين تحقيق را، تمامي كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس (126 نفر) تشكيل مي دهند. به منظور جمع آوري داده ها در اين پژوهش، از روش هاي كتابخانه اي و شيوه هاي ميداني استفاده شد. ابزار گردآوري داده ها شامل پرسش نامه هاي مشخصات و اطلاعات فردي (محقق ساخته)، پرسش نامه هوش معنوي كينگ و پرسش نامه خلاقيت رندسيپ بود. در اين پژوهش به منظور تجزيه ‌و تحليل داده‌ها علاوه بر استفاده از شاخص‌هاي آماري چون فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار از روش‌هاي آماري استنباطي آزمون تي تك نمونه اي و روش مدل سازي معادلات ساختاري با كمك نرم افزارهاي SPSS و PLS استفاده شد. ضمنا سطح α براي تمام آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. 3- نتايج يا يافته ها نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه وضعيت معنوي و خلاقيت در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس مطلوب بود. نتايج حاصل از شاخص هاي برازش مدل، بيانگر برازش مناسب مدل مي باشد. همچنين نتايج حاصل از اين تحقيق بيانگر وجود تأثير معنادار و مثبت هوش معنوي بر خلاقيت در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس مي باشد و مي‌توان گفت هوش معنوي بر خلاقيت در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس نقش مثبت و معناداري دارد. 4- بحث و نتيجه گيري نتايج به دست آمده از اين تحقيق نشان داد كه هوش معنوي بر خلاقيت در كاركنان اداره كل ورزش و جوانان استان فارس تاثير مثبت و معناداري دارد. بدين معني كه هر چه ميزان هوش معنوي افراد بالاتر باشد، ميزان خلاقيت آنها نيز بهتر و مطلوب تر خواهد بود. نتايج به دست آمده با يافته هاي قرباني و همكاران (1393)، احمدپور و سليماني نژاد (1389)، جباري ظهيرآبادي و همكاران (1391)، طالبي زاده و يعقوبي (1391) و سهرابي و همكاران (1391)، بني سي و ملك شاهي (1389)، نسبي و همكاران (2009)، مختاري پور و همكاران (1389)، اسكندري و همكاران (1389) هم سويي دارد. توسعه و شكوفايي خلاقيت در جامعه نيازمند بستري مناسب است تا منابع فكري مورد نياز را بدون هيچ گونه محدوديتي در اختيار اعضاي جامعه قرار دهد. يكي از اين زمينه ها، سازمان هاي باهوش مي باشند. سازمان هاي باهوش، شكوفايي استعداد و خلاقيت هاي فردي و روحيه نوانديشي و نوآوري را در جامعه گسترش مي دهند. انسان متفكر، ذهن را از محبوس شدن در چارچوب ثابت و قواعد معين رها مي كند و در مواجهه با مسائل از خلاقيت خود بهره مي برد. 5- نتيجه گيري شكوفايي خلاقيت در سازمان ها تا زماني مورد استقبال قرار مي گيرد كه خلاقيت ها در خدمت اهداف سازمان قرار گيرد و خارج از آن جايي براي ارزش گذاري نخواهد داشت. از آنجا كه هوش سازماني به عنوان استعداد و ظرفيت يك سازمان در ايجاد قدرت ذهني و تمركز بر اين قدرت ذهني در تحقق رسالت سازمان است، بايستي مورد توجه مديران سازمان ها واقع شده و تك تك ابعاد آن در سازمان مورد اندازه گيري، بررسي دوره اي و ارزيابي مجدد قرارگيرد. بدين منظور بايستي نخست در جذب و پذيرش نيروهاي انساني به عنوان هوش انساني سازمان دقت كافي به خرج داده شود و سپس براي نگهداشت و روزآمد دانش اين نيرو ها و تقويت حافظه و هوش سازماني آنها آموزش هاي مداوم و مهارت هاي لازم طراحي شود و دوم اينكه ابزارها و وسايل آموزشي و كمك آموزشي هوشمندي كه امروزه هم به لحاظ كميت و كيفيت بسيار متنوعند استفاده شود. بي گمان استفاده توامان و بكار گيري عامل هوش انساني و هوش ماشيني كه برآيند بي ترديد آن هوش سازماني خواهد بود نتيجه مطلوب برابر هدف را در سازمان ها خواهيم ديد.