شماره ركورد كنفرانس :
3830
عنوان مقاله :
بررسي رابطه ي بين هوش هيجاني مديران ورزشي استان فارس و شخصيت كارآفريني آنان
پديدآورندگان :
سالاري محسن mohsensalari1354@gmail.com دانشجوي دكتراي دانشگاه صنعتي شاهرود ؛ , خالدي فريبا دانشجوي دكتراي دانشگاه آزاداسلامي واحد تهران مركز؛
تعداد صفحه :
2
كليدواژه :
هوش هيجاني , شخصيت كارآفريني
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي كاربرد علوم ورزشي در سلامت
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
مقدمه در عصر حاضر، كارآفريني در سطح سازماني و گرايش كارآفرينانه در سطح فردي مي تواند به عنوان مزيت رقابتي عصر جديد تلقي شود. سازمان ها براي بقاء در عرصه رقابت، به لحاظ مولفه هايي،‌ مانند خلاقيت، نوآوري، ريسك پذيري و پيش گامي هم در امور پرسنلي و منابع انساني و هم در زمينه ساختار و فرآيندها ملزم هستند. مطالعات نشان داده است كه گوي رقابت آينده را مديراني خواهند برد كه بتوانند به طور اثربخش و نتيجه بخش با منابع انساني خود ارتباط برقرار كنند . در اين زمينه هوش هيجاني يكي از مؤلفه هايي است كه مي تواند به ميزان زيادي در روابط مديران با اعضاي سازمان نقش مهمي ايفا كرده و مي تواند منجر به شكل گيري شخصيت كارآفرينانه آنان شود. ازآنجا كه شبكه هاي ارتباطي بازارهاي گوناگونِ توليد و عرضة خدمات را در سطح ملي، منطقه اي و جهاني به يكديگر متصل ساخته و كليد ورود به اين بازارهاي جهاني را رقابت پذيري دانسته اند، بديهي است كه در اين رقابت جهاني نه تنها كشورها بلكه كلية نهادها و افراد بايد پيوسته قابليت هاي رقابت پذيري و سازگاري خود را افزايش دهند براي دستيابي به اين مهم، پرورش ايده هاي خلاّق و كارآفريناني كه بتوانند خود را پيوسته با دنياي جديد هماهنگ و سازگار كنند ضروري به نظر مي رسد. با توجه به اين كه كارآفريني و مباحث مربوط به آن در حوزه هاي مختلف دانش از جمله روان شناسي و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است، مي توان كارآفريني را موضوعي بين رشته اي قلمداد كرد. اين موضوع نشان دهندة وسعت بحث كارآفريني از يك طرف و پيچيدگي آن از سوي ديگر است. (اعرابي، 1382)مك كلند به اين نتيجه رسيد كه پيشرفت به گروه يا مذهب خاصي اختصاص ندارد و با رشد و توسعة برخي از ويژگي ها در افراد مي توان رشد و توسعة اقتصادي را در جوامع مختلف فراهم آورد. بنابراين مهمترين عامل موثر در كارآفريني، شخصيت فرد كارآفرين بيان شده است . يعني اين كه چقدر به خودش و موفقيت شغلش معقد است يا هنگامي كه شكست ها يكي پس از ديگري پيش مي آيند، چگونه مصمم مي ماند كه در آينده پيش قدم شود و چگونه فرد كارآفرين در تغيير تهديدها به فرصت هاي شغلي مصمم مي ماند(دريسنن ،1997). شخصيت كارآفريني هر انساني تحت تأثير متغيرهاي زيادي قرار مي گيرد. پژوهشگران بسياري از علوم مختلف به بحث در مورد ماهيت انسان پرداخته اند تا بدانند چرا افراد در بعضي مواقع به اعمالي دست مي زنند كه هيچ توجيه منطقي ندارد. در اين رابطه پژوهش هايي در زمينه مغز و رفتار انجام شده است، نشان مي دهد عوامل ديگري دست اندركارند كه موجب مي شوند، افرادي كه داراي بهره هوشي بالا هستند در زندگي موفقيت هاي زيادي به دست نياورند ، اما كساني كه هوش متوسطي دارند در مسير موفقيت قرار گيرند .اين عوامل جنبه ديگري از هوشمندي را شامل مي شود كه گلمن آن را هوش هيجاني مي خواند. هوش هيجاني توانايي تشخيص معناي هيجانات و روابط آنها و استدلال و حل مسأله است )ماير و همكاران ، 1999) گلمن معتقد است هوش هيجاني توانايي شناخت، درك و تنظيم هيجان ها و استفاده از آنها در زندگي است كه موجبات برانگيختن افراد و استفاده از هيجانات را در روابط با ديگران فراهم مي كند. در حقيقت احساسات و هيجانات بر هر چيزي كه انجام مي دهيم تأثير مي گذارد و به ويژه در محيط سازماني منجر به رفاقت و صميميت در بين اعضاي گروه شده و بهره وري سازمان را افزايش مي دهد. رابينز معتقد است امروزه براي بهبود عملكرد سازمان ها مي توان از دانش مربوط به احساسات و هيجانات استفاده كرد و اين دانش در فرايند انتخاب كاركنان در سازمان، تصميم گيري، انگيزش، رهبري، تعارضات بين فردي و رفتارهاي غيرطبيعي در محل كار به افراد كمك مي كند. همچنين به عقيدة مونت و همكاران تواناييهاي هوش هيجاني در محيط كار نقش مهمي دارند . استفاده از هوش هيجاني در محيط كار يعني پيدا كردن مهارت بيشتر براي متوجه شدن به حضور هيجان ها در وضعيت هاي مختلف، كنترل بهتر احساسات و اجازه دادن به خود براي انجام دادن رفتارهاي جديد جهت دستيابي به پيشرفت مي باشد.(برادبري و همكاران، 1386)همچنين مشخص شده است كه يكي از مهم ترين متغيرهاي شخصيتي كه در رفتار كارآفريني تأثير دارد، هوش هيجاني مي باشد. مطالعات نشان داده اند كه شخصيت كارآفريني افراد تحت تأثير مولفه هاي هوش هيجاني مي باشد بنابراين هوش هيجاني تأثير غيرقابل انكاري در موفقيت و ادارة سازمان ها ايفا مي كند(هادي زاده و همكاران ، 1388). 2- روش شناسي اين پژوهش از لحاظ هدف،كاربردي وبه صورت همبستگي انجام گرفته است . و از نظر ماهيت ، روش توصيفي - پيمايشي است.جامعه آماري در اين پژوهش مديران ورزشي استان فارس بودند. حجم جامعه آماري تحقيق 694 نفر مي باشد. هچنين اگر جامعه آماري به سه طبقه مديران ارشد، مياني و عملياتي تقسيم شود. حجم جامعه براي هريك از اين سه طبقه به ترتيب 81، 183 و 430 نفر مي باشد.و به منظور تعيين حجم نمونه در هر طبقه از فرمول كوكران استفاده شد كه حجم نمونه براي هريك از اين سه طبقه به ترتيب58،95،135 بود . از پرسشنامه هاي استاندارد هوش هيجاني گلمن ( 1998) ، پرسشنامة خود ارزيابي دكتر ريچارد بوياتيز (1991) ، استفاده شده است. كه روايي آن توسط متخصصان و پايايي آن توسط الفاي كرونباخ بدست آمد.در اين تحقيق براي تجزيه وتحليل اطلاعات از دو روش آمار توصيفي و آمار استنباطي استفاده شده است. آمار توصيفي براي گردآوري و طبقه بندي داده¬هاي جمعيت شناختي و آمار استنباطي براي رد يا تأييد فرضيه¬ها ،از آزمون همبستگي پيرسون و به منظور رتبه بندي متغيرهاي مستقل هوش هيجاني و متغيرهاي وابسته كارآفريني از آزمون فريدمن استفاده گرديده است. براي تجزيه و تحليل اطلاعات از نرم افزار اكسل و SPSS بهره گرفته شده است. 3- نتايج يا يافته ها از يافته هاي اين تحقيقات به اين نتيجه مي رسيم كه شناخت درست رابطه بين مولفه هاي هوش هيجاني و شخصيت كارآفريني مي تواند مديران ورزشي را به سمت درك پيش نيازهاي كارآفريني در كاركنان و در نتيجه موفقيت سازمان ياري رساند. 4- بحث و نتيجه گيري نتايج اين تحقيق نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار بين هوش هيجاني و شخصيت كارآفريني مديران ورزشي استان فارس مي باشد. تنها اين رابطه در بين مديران مياني به اثبات نرسيده است. كه اين مطلب نيز نشان دهنده جايگاه مديران مياني در ورزش استان فارس مي باشد. زيرا اين مديران واسط هايي بين مديران ارشد و عملياتي هستند و به دليل نوع كارشان در ورزش استان فارس و شرح وظايفي كه براي آنها تعيين شده است نياز به كارآفريني زيادي در جايگاه خود ندارند. 5- نتيجه گيري نتايج حاصله از تحقيق نشان داد بيشترين رابطه بين هوش هيجاني و شخصيت كارآفريني، بين كل مديران ورزشي استان فارس است همچنين هر چه مديران به احساساتشان آگاهتر باشد و بتواند افكار دروني و رفتار بيروني خود را بهتر تنظيم نمايد و خود را براي رسيدن به اهداف برانگيخته و در مقابل احساسات و رفتار ديگران واكنش مناسبي بروز دهند و در نهايت بر روابط خود با ديگران مسلط باشد و آنها را بهتر مديريت كنند از هوش هيجاني بالاتري برخوردار بوده كه اين خود منجر به توسعه شخصيت كارآفرينانه مديران ورزشي استان فارس مي شود. كه در نتيجه توسعه شخصيت كارآفريني در مديران ورزشي منجر به رشد اين سازمانها و افزايش سود آوري در ورزش استان مي شود.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت