شماره ركورد كنفرانس :
3830
عنوان مقاله :
تاثير شش هفته تمرين استقامتي به همراه تزريق استروئيد استانوزولول بر مقدار Caspase-3 بافت قلب موش هاي نر سالم
پديدآورندگان :
ميرزايي تكميل مريم maryam.mirzaei307@gmail.com دانشجوي دكتري بيوشيمي و متابوليسم ورزشي دانشگاه گيلان ؛ , چوبينه سيروس choobineh@ut.ac.ir استاديار گروه فيزيولوژي دانشكده تربيت بدني دانشگاه تهران ؛ , گائيني عباسعلي aagaeini@yahoo.com استاد گروه فيزيولوژي دانشكده تربيت بدني دانشگاه تهران؛
كليدواژه :
تمرين استقامتي , استروئيد استانوزولول , Caspase-3
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي كاربرد علوم ورزشي در سلامت
چكيده فارسي :
1-مقدمه
استروئيد¬هاي آندروژنيك-آنابوليك تركيباتي مشتق از تستوسترون، هورمون اصلي مردانه مي¬باشند كه با ايجاد تغييرات شيميايي در ساختمان آن ساخته شده¬اند تا آثارآنابوليك به حداكثر و آثار آندروژنيك به حداقل رسانده شوند(1). علي رغم گزارش¬هاي متعدد مبني بر عوارض و خطرات توام با استفاده از اين دارو¬ها، هنوز استروئيد¬ها به نحو گسترده¬اي در ورزش استفاده مي¬شوند استروئيد استانوزولول كه با نام تجاري وينسترول نيز شناخته مي¬شود، استروئيد محبوب در بين ورزشكاران مرد و زن به شمار مي¬رود. ازلحاظ فيزيولوژيكي استفاده ازاين دارو¬ها موجب افزايش توده عضلات اسكلتي، سنتز پروتئين و بهبود اندازه عضله، توده بدن و قدرت مي¬شود. به علاوه، تستوسترون و مشتقات مصنوعي آن به بلوغ و گسترش صفات ثانويه جنسي مردانه منجر مي¬شوند(2). عمده¬ي نگراني درباره¬ي افرادي كه از استروئيد¬هاي آندروژنيك-آنابوليك استفاده مي¬كنند مربوط به آثارآن¬ها بر كبد، قلب و عروق، كليه¬ها، دستگاه هورموني، توليد مثل و وضعيت رواني آن است. قلب يكيك از ارگانهايي است كه اغلب تحت تاثير مصرف AAS قرار مي¬گيرد. اگرچه تستوسترون اثرات مفيدي بر سيستم قلبي عروقي دارد برخي از تحقيقات نشان داده كه دوز¬هاي فرافيزيولوژيك مصرف خارجي AAS با افزايش فشار خون، افزايش ضخامت ديواره داخلي، كارديومايوپاتي متسع شده، آريتمي، نارسايي قلبي و مرگ ناگهاني قلب همراه است. مرگ برنامه ريزي شده سلول يا آپوپتوز رخ داد اصلي در بيماري¬هاي نارسايي قلبي است. آپوپتوز در طيف وسيعي از بيماري¬هاي قلبي مشاهده شده و گمان مي¬رود رخ داد كليدي و اصلي در بيماري¬هاي نارسايي قلبي است(3). آپوپتوز به دليل كاهش در ميزان سلول¬هاي قلبي به عنوان مسئول عوارض جانبي در بيماري¬هاي قلبي يا نارسايي قلبي معرفي شده است. سازگاري¬هاي متعددي پس از تمرين¬هاي ورزشي در بدن ايجاد مي¬شود كه به كاهش آمار مرگ و مير ناشي از بيماري¬هاي قلبي- عروقي و به بهبود اجراي ورزش كمك مي¬كند. از اصليترين اين سازگاري¬ها، افزايش جريان خون عضله مي¬باشد كه اين افزايش با تغيير چگالي مويرگي و حداكثر اكسيژن مصرفي همراه است(4). از ديدگاه سنتي، فعاليت ورزشي استقامتي با شدت متوسط، تعيين كننده رشد فيزيولوژيكي متعادل و برگشتپذير قلب از طريق هايپرتروفي كارديوميوسيت¬ها به همراه يك نيوآنژيوژنز مناسب است. از طرفي ديگر نشان داده شده كه فعاليت ورزشي از راه تشكيل كارديوميوسيت¬هاي جديد به رشد قلبي منجر مي¬شود. مكانيسم هاي متعددي در القاء آپوپتوز متعاقب بيماري در ميوسيت هاي بافت عضلاني دخيل مي باشند كه مي توان به نقش استرس هاي اكسيداتيو در بافت عضلاني اشاره نمود. تمرين ورزشي احتمالا با ترويج پروتئين¬هاي بقاي سلولي مانند منيزم سوپر اكسيد ديس موتاز(Mn SOD)، گيرنده¬هاي كيناز خارج سلولي(ERK)، NF_KB همچنين از طريق مسير IGF1/AKT و HSP¬ها كه تنظيم كننده¬هاي بالقوه مسير بالادست آپوپتوز در قلب هستند از وقوع آن جلوگيري كنند(5).
2- روش شناسي
براي انجام اين پژوهش32 سر موش صحرايي نر نژاد ويستار با سن 12 هفته و ميانگين وزن اوليه¬ي 16±289 گرم به چهار گروه تقسيم شدند: بدون تمرين +دارونما(n=8)، تمرين استقامتي +دارونما(n=8)، تمرين استقامتي +استانوزولول(n=8) وبدون تمرين +استانوزولول(n=8).موش¬هاي دريافت كننده استروئيد هفته¬اي يك بار تزريق درون عضلاني استانوزولول(5 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم از وزن بدن)داشتند، گروه¬هاي بدون دارو، به همان ميزان روغن آراشيذ را به عنوان دارونما دريافت كردند.حيوانات گروه تمرين به مدت 6 هفته و 5 جلسه در هفته، تحت يك برنامه تمرين پيشرونده استقامتي تا سقف شدت 70 تا 75 درصدvo2max بروي تردميل دويدند.مقدارcaspase-3 در بافت هموژنيز شده¬ي قلب به روش الايزا اندازه گيري شد.داده¬ها با آناليز واريانس يك طرفه در سطح (p 0.05) تحليل شد.
3- نتايج يا يافته ها
جدول-1. ميانگين و انحراف استاندارد (M±SD) ميزان Caspase-3 قلب گروه¬هاي پژوهش
باتوجه به آنكه ارزش P محاسبه شده به روش آناليز واريانس يك طرفه كمتر از 05/0 بود، بنابر اين فرض صفر كه بيانگر عدم وجود تفاوت معناداردر ميانگين Caspase-3 بين گروه¬هاي پژوهش بود، رد شد. بررسي نتايج به وسيله ي آزمون تعقيبي Tukey نشان داد كه بين گروه هاي استانوزولول وتمرين، استانوزولول و كنترل و استانوزولول واستانوزولول+تمرين تفاوت معناداري در ميانگين Caspase-3 وجود دارد( 00=P).
4- بحث و نتيجه گيري
نتايج آزمون Tukey نشان داد كه مقدارcaspase-3 بافت قلب در گروهي كه فقط تزريق استروئيد استانوزولول داشتند نسبت به گروهاي تمرين+ استانوزولول، تمرين و كنترل به صورت معناداري بيشتر بود( 00=P). همچنين مقدار Caspase-3 درگروه تمرين نسبت به گروه تمرين+استانوزولول كمتر بود كه البته اين اختلاف معنادار نبود. با بررسي اين نتايج مي توان اينگونه استنباط كرد كه مصرف استروئيد هاي آنابوليك احتمالا مي تواند باعث افزايش ميزان Caspase-3 و به دنبال آن آپوپتوز شود. همچنين از آنجايي كه مقدار Caspase-3 در گروه هايي كه تمرين استقامتي داشتند نسبت به گروه استانوزولول كمتر بود مي توان گفت كه تمرين استقامتي مي تواند از افزايش Caspase-3 ناشي از مصرف استروئيد تا حدودي جلوگيري كند و مانع از وقوع آپوپتوز در سلول هاي قلبي شود. درمطالعه اسما و همكاران (2013)، تاثير تمرين و استروئيد آنابوليك برهموديناميك ، محتواي گليكوژن فشار خون و ضربان قلب و آپوپتوز در موش¬هاي سالم مورد بررسي قرار گرفت .نتايج همسو با يافته هاي پژوهش حاضربود و نشان داد كه فعاليت Caspase-3 در گروه استروئيد نسبت به گروه كنترل افزايش معناداري داشته است(3). همچنين در مطالعه ديگري كه كواك و همكاران(2013) انجام دادند نتايج نشان داد كه تمرين ورزشي مي تواند در كاهش مسيرهاي ميانجي آپوپتوز كه با كاهش قطعه قطعه شدن DNA و كاهش Caspase-3 مشخص مي شود، موثر باشد(5).
5- نتيجه گيري
نتايج اين پژوهش حاكي از اين بود كه مصرف استروئيد هاي آنابوليك به صورت سوپرفيزولوژيك مي تواند باعث افزايش مقدارcaspase-3 شود كه نقش اصلي و محوري را در راه اندازي آپوپتوز و مرگ سلولي دارد. همچنين تمرين استقامتي مي تواند آثار زيان بار مصرف اين استروئيد،كه مرگ سلولي قلب مي باشد را تا حدودي كنترل كند و مقدار Caspase-3 را كاهش دهد.