شكل‌گيري نظريه انتقادي فرانكفورت و تأثير تفكر انتقادي در مباني آموزش‌وپرورش

Frankfurt critical theory and critical thinking influence on the foundations of education

انديشيدن با پرسشگري آغاز مي‌شود و داشتن روحيه پرسشگري سنگ بنايي براي عمارت تفكر انتقادي است اين پژوهش به بررسي و چگونگي شكل‌گيري نظريه (تفكر) انتقادي فرانكفورت و شيوه آموزش تفكر انتقادي در آموزش‌وپرورش پرداخته است. پايه‌هاي نظريه فرانكفورت بر اين اصول استوار است كه افكار انسان محصول جامعه است، روشنفكران بي‌طرف‌اند و بايد حقيقت را از محتواهاي ارزشي جدا كنند؛ موضعي انتقادي در برابر جامعه و انديشه خود داشته باشند و رابطه ميان انديشه و جامعه موجود و معرفت اجتماعي نوظهور را تبيين كنند. فهم صحيح با ادراك رابطه متقابل ميان ساختار اقتصادي جامعه و رشد رواني فرد و پديده‌هاي فرهنگي حاكم صورت مي گيرد لذا آموزش تلقيني يكي از خطرناك‌ترين موانع محيطي تفكر انتقادي است كه روند ستم پذيري را رواج داده و با سركوب، بهره كشي و هجوم فرهنگي آن را تقويت مي‌كند. تغيير نگرش و ارزش براي معلم انتقادي ضروري است و آموزش وپرورش انتقادي دانش‌آموز محور است؛ دانش توسط دانش آموز خلق مي شود نه معلم. در كلاس درس معلم و شاگرد هردو ياد دهنده و يادگيرنده هستند. از منظر انتقادي كه حامي آموزش‌وپرورش چندوجهي است آن نوع يادگيري خردورزي است كه گوناگوني فرهنگي فراگيران را تائيد و ترغيب كند لذا مدرسه نبايد ساختار طبقاتي جامعه را بازتوليد كند..