شماره ركورد كنفرانس :
3836
عنوان مقاله :
ريختشناسي قصه ملكه برفي اثر هانس كريستين اندرسن
پديدآورندگان :
صادقي نقدعلي عليا دكتر فاطمه f.sadeghi1386@yahoo.com استاديار زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه پيام نور , صادقي زهرا z.sadeghi96@yahoo.com كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه زاهدان
كليدواژه :
ريخت شناسي , قصه¬ي ملكه برفي , هانس كريستين اندرسن , ولاديمير پراپ
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش ملي پژوهش هاي زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
ادبيات شفاهي هر قوم و ملت بخش عظيمي از فرهنگ معنوي آنان است كه سينه به سينه از نسل¬هاي قديم تا به امروز نقل شده و در گذر زمان حافظ هويت فرهنگي ملت¬ها بوده است. ادبيات عاميانه از فرهنگ عامه يا فرهنگ توده سرچشمه گرفته است. قصه يكي از زيباترين حوادثي است كه توسط ذهن و زبان انسان اتفاق افتاده و علاقه به شنيدن و گفتن قصه و داستان هميشه در طول زمان با انسان همراه بوده است. ولاديمير پراپ؛ محقق روسي، با بررسي صدها قصه عاميانه، عمل و نقش قهرمانان و ضد قهرمانان قصههاي عاميانه و ميزان اهميت آن اعمال و نقش ها را تحت عنوان خويشكاري مطالعه كرده است. انديشه¬ي اساسي در ريختشناسي توصيف قصه بر پايه¬ي اجزاي تشكيل دهنده¬ي آن و همچنين بيان ارتباط و همبستگياي است كه بين اين سازه ها وجود دارد. ريخت و ساختاري كه قصه هاي عاميانه¬ي بر آن شكل گرفته اند از 31 اصل خويشكاري پيروي مي¬كند. هدف از اين پژوهش بررسي ريخت شناسي قصه¬ي ملكه برفي اثر هانس كريستين اندرسن و نماياندن اصول خويشكاري حاكم بر داستان و پيدا كردن مهم ترين و اساسي ترين عنصر تشكيل دهنده¬ي آن است. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه در اين داستان عنصر شرير بيش از هر عنصر ديگري نقش ايفا مي¬كند و عنصر قهرمان بر خلاف ساير داستانها نقش كمرنگي دارد. روش به كار گرفته شده در اين پژوهش شيوه¬ي ريخت شناسي است.