شماره ركورد كنفرانس :
3836
عنوان مقاله :
ساختارسياسي واجتماعي جامعه در ديوان عثمان مختاري
پديدآورندگان :
رضايي دكتـر حميد faanid2003@yahoo.com دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پيام نور , تركي هرچگاني نرگس nth.1395.harchegani@gmail.com كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پيام نور
كليدواژه :
عثمان مختاري , ساختارسياسي و طبقات اجتماعي
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش ملي پژوهش هاي زبان و ادبيات فارسي
چكيده فارسي :
از ديدگاه جامعه شناسي،ادبيات و جامعه داراي پيوند تاريخي است. انعكاس مسائل مهم سياسي واجتماعي در آثار نظم و نثر از نمودهاي اين پيوند است. يك اثر ادبي كه بسياري از واقعيتهاي موجود در جامعه را با خود همراه دارد، پديده اي اجتماعي است كه ساختاري مشابه ساختارجامعۀ زمان خود دارد بنابراين شناخت روابط سياسي،اجتماعي از متن آثار ادبي مي تواند از دقيق ترين بررسي هاي جامعه شناختي به حساب آيد.در اين مقاله به بررسي ساختار سياسي و اجتماعي جامعه در ديوان عثمان مختاري پرداخته شده است.عثمان مختاري از شاعران نيمه دوم قرن پنجم و اوايل قرن ششم است كه بسياري از پادشاهان، امرا و بزرگان غزنوي و قاورديان كرمان را مدح كرده است.جامعه ايران دراين دوره همچون دوره هاي قبل تاريخ ايران جامعه اي متشكل از اقشار و گروه هاي مختلف بوده و دريك تقسيم بندي كلي به دو طبقه،گروه ها و طبقات قدرتمند و فاقد قدرت تقسيم مي شد كه در رأس آن پادشاه قرار داشت؛چنانكه عده اي مي كوشيدند كه اطاعت و فرمانبردراي سلطان را برابر اطاعت و فرمانبرداري خداوند قراردهند.بعد از شاه و شاهزادگان ،مهمترين نيروي قدرتمند اجتماعي نظاميان يا سپاهيان بودند و سپس گروه هاي ديگر اجتماعي قرارداشتند. با بررسي ديوان عثمان مختاري مي توان گفت كه اگرچه شاعردر اشعارش به مدح طبقات قدرتمندجامعه: پادشاهان،وزرا،اميران و... پرداخته است اما با دقت در محتواي اشعار او مي توان نمودهاي سياسي ، اجتماعي فراواني بدست آورد و تصويري از جامعۀ دوران شاعر را ترسيم كرد.