شماره ركورد كنفرانس :
3866
عنوان مقاله :
بررسي خوردگي الكتروشيميايي منطقه متاثر حرارتي جوش شبيه سازي شده در فولاد خط لوله X65 گاز ترش
پديدآورندگان :
افضلي سيد مصطفي دانشجوي كارشناسي ارشد مهندسي مواد، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد ساوه، ساوه، ايران , قاسمي داود دكتري مهندسي مواد، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد ساوه، ساوه، ايران
كليدواژه :
شبيه سازي , منطقه متاثر حرارتي , خوردگي , پلاريزاسيون , پتانسيل مدار باز , پتانسيوديناميك , طيف سنجي امپدانس الكتروشيميايي
عنوان كنفرانس :
نخستين كنفرانس ملي آينده مهندسي و تكنولوژي
چكيده فارسي :
در اين پژوهش فولاد از خط لوله X65 مورد استفاده در خطوط انتقال گاز ترش در سه دماي قله (950؛ 1150 و 1350 درجه) با دستگاه ديلاتومتري براي شبيه سازي منطقه متاثر حرارتي استفاده شد. بررسي هاي ساختاري و تعيين درصد فازها در فولاد پايه و همه نمونه هاي عمليات شده صورت گرفت. نمونه هاي عمليات شده و فولاد پايه در دو محيط اسيدي و قليايي تحت مطالعه خوردگي قرار گرفتند. آزمايش¬هاي پتانسيل مدار باز، پلاريزاسيون پتانسيوديناميك، طيف سنجي امپدانس الكتروشيميايي بر روي همه نمونه ها انجام شد.
نتايج نشان مي دهد كه چگالي جريان خوردگي نمونه هاي فولاد پايه در مقايسه با نمونه هاي عمليات شده در محلول اسيدي بيشتر (A/cm2 1.53×10-04 در مقايسه با 5.34×10-05) و در محلول قليايي كمتر (1.28×10-06 در مقايسه با A/cm2 3.16×10-06) است. مقايسه بين نتايج محلول هاي اسيدي و قليايي بيان مي كند كه مقادير پتانسيل مدار باز در محيط قليايي (-0.825 VSCE ) هميشه منفي تر از محيط اسيدي ( -0.730 VSCE) است.
در محلول اسيدي نتايج پلاريزاسيون پتانسيوديناميك نمونه ها نشان مي دهد كه چگالي جريان نمونه پايه بالاتر از نمونه هاي عمليات شده است(A/cm2 1.53×10-04 در مقايسه با 5.34×10-05). شيب هاي تافل آندي تفاوت خاصي بين نمونه هاي پايه و عمليات شده ندارد (0.043 در مقايسه با 0.046 V/dec). شيب تافل كاتدي براي نمونه پايه كمي بالاتر از نمونه هاي عمليات شده است (-0.086 در مقايسه با -0.07 V/dec).
در محلول قليايي نتايج پلاريزاسيون پتانسيوديناميك نمونه ها نشان مي دهد كه Ecorr نمونه هاي فولاد پايه مثبت¬تر از نمونه¬هاي حرارت ديده است (-0.776 در مقايسه با -0.820 VSCE) كه نتايج مشابه نتايج شرايط اسيدي است (-0.684 در مقايسه با -0.703 VSCE). كه با افزايش دماي قله، چگالي جريان در منطقه پسيو منحني هاي پلاريزاسيون پتانسيوديناميك را افزايش مي يابد.