شماره ركورد كنفرانس :
3874
عنوان مقاله :
بررسي پيوندوارگي دو قصّه از مرزباننامه و هفتپيكر
پديدآورندگان :
امامي نصرالله nasemami@yahoo.com استاد دانشگاه شهيد چمران اهواز , مراونه نعيم maravenen@yahoo.com دانش آموختهي دكتري دانشگاه شهيد چمران اهواز (نويسنده مسئول)
كليدواژه :
بينامتنيت , قصه خير و شر , مرزباننامه , نظامي , هفت پيكر
عنوان كنفرانس :
دومين دوره همايش متن پژوهي ادبي (نگاهي تازه به كليله و دمنه و مرزبان نامه)
چكيده فارسي :
بينامتنيّت كه امروزه در مباحث ادبي بسيار به آن پرداخته مي شود، براي اولين بار توسط جوليا كريستوا مطرح شد. به اعتقاد كريستوا، هر متن از همان آغاز واگويهاي از پيشگفته-هاست؛ به علاوه، متون پسين، نظام نشانههاي متون پيشين را دگرگون و دستگاه نشانهاي جديد را را بازنمايي ميكنند كه از اين فرايند به «جايگشت» (Transposition) تعبير ميكند( كريستوا، 1984: 59). پس از كريستوا كساني چون رولان بارت، ريفاتر، ژراژ ژنت و ژني به بررسي روابط بينامتني پرداختند كه بررسيهاي ژنت بسيار وسيعتر و نظاممندتر از ديگران بود. در متون ادبي فارسي ، پيوند بينامتنيّتي و بهدست دادن وجوه مشابهت يا تأثير و تأثّرآنها، شاخهاي از نقد متون است كه ميتواند متضمّن فوايد چندي باشد و يكي از بارزترين آنها، حلّ برخي از دشواريها يا تعبيرات دشوار و بعضاً ناشناخته در متون ادبي است؛در راستاي همين انديشه ، در اين نوشتار هفتپيكر نظامي با مرزباننامه مقايسه گرديده و با نشان دادن مشتركاتي از هر دو متن و نظر به تقدّم مرزباننامه، اين نتيجه به-دست داده شدهاست كه نظاميگنجهاي با احتمال قوي به مرزبان نامه توجّه داشته و قصه خير و شر خود را از مرزباننامه اقتباس كردهاست.