شماره ركورد كنفرانس :
3874
عنوان مقاله :
عناصر ساختاري داستان هزار و يك شب
پديدآورندگان :
بيرانوند نسرين Pnu.adabiyat@gmail.com دانش آموخته كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پيام نور ملاير (نويسنده مسئول) , معمارزاده پيمان pmemarzadeh@gmail.com عضو هيأت علمي دانشگاه پيام نور ايران، شوش
كليدواژه :
هزارو يك شب , ساختار , راوي , پيرنگ , عناصر داستان
عنوان كنفرانس :
دومين دوره همايش متن پژوهي ادبي (نگاهي تازه به كليله و دمنه و مرزبان نامه)
چكيده فارسي :
در بررسي داستانها و قصهها مانند ساير موضوعات ، بايد به دنبال كشف ساختار بود و براي اين غرض بايد كوچكترين سازۀ داستاني را شناخت. البتّه بررسي روابط حاكم ميان سازههاي يك اثر، منحصر به يك نوع ادبي نيست و موضوعات متعّددي را در بر ميگيرد. در عين حال، روابطي بايد بررسي شود كه به توليد معنا منجر گردد. ساختارگرايان بيشترين اهتمام را در بررسي داستانها و قصهها داشتهاند و از كوچكترين عناصر داستاني تا بزرگترين آنها را مورد مطالعه قرار دادهاند. از نكات مهم در شناخت ساختار، آن است كه هر جزيي بايد مد نظر قرار گيرد و چيزي فراموش نشود. جهت دستيابي به اين امر بايد تمامي عناصر داستاني مورد شناسايي و تحليل قرار گيرند. شناخت ساختار روايي و توصيف و تشريح شخصيتهاي داستان، يكي از مهمترين نكتهها در پژوهشهاي ادبي است و پژوهشگران ميكوشند از طريق معناشناسي، ارتباط بين شخصيتهاي داستاني را تبيين كنند. در اين جستار كه با روش تحليلي- توصيفي انجام گرفته است بر آن هستيم به بررسي عناصر ساختاري در كتاب هزار و يك شب بپردازيم.