مناسبات روابط بينامتني مزرعه‌ي حيوانات با كليله و دمنه

بينامتنيت يكي از روشهاي نقد ادبي مدرن است كه از نظر آبشخوري و متكي به متون پيش از خود، خصوصاً از ديدگاه ژوليا كريستوا، هر اثري را به چالش مي كشد. از آن جا كه بر اساس اين نوع از نقد ادبي، هيچ متن مستقلي وجود ندارد و همه‌ي متون به نحوي به همديگر وابسته اند و آبنوش مشتركي دارند. به عبارتي ديگر همواره باتكرار و تداوم روبرو هستيم و براي هيچ متني مبدا مشخصي وجود ندارد. در اين زمينه حكايت شير و گاو از كليله و دمنه و رمان مزرعه‌ي حيوانات از جرج اورول مورد پژوهش قرار گرفته اند. اين پژوهش با استفاده از رويكردهاي بينامتنيت، از جمله رابطه‌ي كاربردي يا خاستگاهي، از ديدگاه ژني ، ريفاتر و ژرار ژنت و رابطه‌ي توليدي متن ، از ديدگاه كريستوا ، به مناسبات و روابط بينامتني دو متن پرداخته شده است. متن ها در دو زمان متفاوت و با دو زبان ادبي متفاوت خلق شده اند، افق انديشه‌ي هر كدام با ديگري تفاوت كلي دارد. هر دو اثر ساختاري مشابه ، اما از نظر سبكي و محتوايي متفاوتند. هر دو نويسنده در صدد نشان دادن رابطه‌ي سياست و جامعه در قالب فابل هستند.