ارزشگذاري اقتصادي درآمد هاي رواني حاصل از رويدادهاي ورزشي

مقدمه: اين روزها در ارتباط با سرمايه گذاري در ورزش ايران شايد صحبت هاي ضد و نقيض زيادي شنيده باشيد كه چرا جامعه و مسئولين پول زيادي از بيت المال را صرف ورزش مي كنند؟ يك راه علمي براي پاسخ به اين پرسش ارزش گذاري اقتصادي در آمد هاي مستقيم و غير مستقيم حاصل از ورزش براي اجتماع است . ارزشگذاري اقتصادي سالها پيش در حوزه محيط زيست به منظور برآورد ارزش اقتصادي منابع طبيعي چون جنگل، مناطق توريستي، تفرجگاه ها، درياچه ها و ....به وجود آمد. كه در سال هاي اخير اين روش ارزشگذاري به حوزه مديريت ورزشي كشيده شده است، كه داراي تكنيك هاي گوناگوني به منظور برآورد ارزش اقتصادي منافع حاصل از ورزش است. كشور هاي چون آلمان ، لهستان، كانادا، آمريكا و چندين كشور ديگر مطالعات گسترده اي به منظور برآورد ارزش اقتصادي؛ ورزش آماتوري و تفريحي، رويداد هاي ورزشي، كسب ميزباني مسابقات ورزشي، موفقيت هاي بين الملي، ليگ برتر را به وسيله يكي از پركاربرد ترين روش هاي ارزشگذاري اقتصادي يعني با استفاده از تكنيك ارزشگذاري مشروط CVM انجام داده اند. (فاناهاشي و مانوُ،2015؛ برگ و گوگيت 2007) هدف: پژوهش حاظر قصد دارد تا تنها قسمت كوچكي از منافع حاصل از ورزش يعني درآمد هاي رواني حاصل از رويداد هاي ورزشي را بر اساس مدل كيم و والكر 2012 ارزشگذاري اقتصادي كند. روششناسي: روش پژوهش بر اساس پرسشنامه محقق ساخته ارزشگذاري مشروط خواهد بود كه با ايجاد يك بازار فرضي درآمد هاي رواني حاصل از رويدادهاي ورزشي را به پاسخ دهندگان يا همان مشتريان معرفي مي كند و سپس ميزان برداشت هريك از افراد از اين درآمد هاي رواني را محاسبه ميكند و در آخر يعني مهم ترين قسمت پرسشنامه ميزان تمايل به پرداخت هريك از افراد را براساس روش چند مرحله اي خاص خود به منظور دست يابي به اين منافع رواني حاصل از رويدادهاي ورزشي را مورد برآور قرار مي دهد. نتايج: يافته هاي اين پژوهش مي تواند شامل برآورد ارزش اقتصادي منافع رواني حاصل از ورزش براي هر ذينفع، ارزش اقتصادي كل منافع رواني حاصل از رويدادهاي ورزشي براي جامعه، مشخص كردن ارزش تك تك منافع رواني حاصل از رويدادهاي ورزشي ، و مشخص كردن عوامل اثر گذار تمايل به پرداخت بيشتر باشد. بحث و نتيجهگيري: اين نتايج يك راهنماي خوب براي سياست گذاران ورزش است بدين معني كه جامعه براي رويدادهاي ورزشي چه ميزان اهميت قائل است و سياست گذاران بايد چه ميزان اهميت قائل باشند. و اينكه بر كدام جنبه هاي رواني حاصل از رويدادهاي ورزشي بايد تاكيدكنند و ارزش بيشتري نسبت به ساير جنبه ها قائل باشند. از طرفي ديگر با سنجش متغير هاي اثر گذار در تمايل به پرداخت بيشتر براي حفظ و برگزاري رويدادهاي ورزشي مي توانند راه هاي افزايش ارزش اقتصادي رويدادهاي ورزشي براي افراد جامعه را شناسايي كنند، تا با حركت در اين مسير ها موجب بالاتر رفتن مقبوليت ورزش و رويدادهاي ورزشي از سوي افراد جامعه و كاهش انتقادات نسبت به سرمايه گذاري در اين مسير شوند و در نتيجه سياست گذاري ورزش از يك حمايت و پشتيباني همه جانبه افراد جامعه برخوردار گردد.