شماره ركورد كنفرانس :
3882
عنوان مقاله :
بررسي تاثير محافظتي دويدن روي نوارگردان بر سطح GFAP در جسم مخطط موش هاي پاركينسوني شده با 6-هيدروكسي دوپامين
پديدآورندگان :
فلاح محمدي ضياء zia-falm@umz.ac.ir دانشگاه مازندران , محمدي راضيه دانشگاه مازندران , فضلي مليحه كارشناسي ارشد رشته تربيت بدني و علوم ورزشي، گرايش فيزيولوژي ورزش، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات مازندران، مازندران، ايران
تعداد صفحه :
1
كليدواژه :
تمرين بر روي ترديمل , جسم مخطط , GFAP , رت پاركينسوني شده
سال انتشار :
1394
عنوان كنفرانس :
نهمين همايش بين المللي تربيت بدني و علوم ورزشي
زبان مدرك :
انگليسي
چكيده فارسي :
مقدمه: پاركينسون دومين بيماري تحليل نروني بعد از آلزايمر است. اين بيماري داراي علائمي مانند لزرش در حال استراحت، خشكي حركت و تاخير در شروع حركت مي‌باشد. همچنين اختلالات در راه رفتن و گام برداشتن را شامل مي شود. ورزش به عنوان ابزار غيرتهاجمي براي پيشگيري و همچنين كاهش علائم اين بيماري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. ورزش مي‌تواند سطوح GFAP ناشي از تحليل نروني بيماري پاركينسون را به حالت اوليه برگرداند (1). GFAP پروتئيني است كه توسط آستروسيت ها بيان مي‌شوند. آستروسيت ها و نقش تعديل كنندگي در ارتباطات بين سلولي دارند (2). هدف از اين تحقيق تاثير تمرين روي تردميل بر روي سطوح GFAP در جسم مخطط رت هاي پاركينسوني شده توسط 6-هيدروكسي دوپامين بود. روش‌شناسي: 32 سر موش صحرايي نر به چهار گروه كنترل سالم ، كنترل پاركينسوني ، تمرين سالم و تمرين پاركينسوني تقسيم شدند . براي تاييد پاركينسوني شدن و اثر سم از تست آپومورفين استفاده شد. سطح GFAP جسم مخطط با استفاده از روش كيت الايزا اندازه گيري شد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از تست تعقيبي آنواي دو طرفه و آزمون توكي انجام شد. ابتدا موش‌ها با تركيب كتامين زايلازين به نسبت 60 به 40 بيهوش شدند. جسم مخطط از ساير قسمت‌هاي مغز جدا شد و فوراً در ازت مايع قرار گرفت. بعد از هموژنيز و سانتريفيوژ كردن غلظت بافتGFAP به وسيله كيت آزمايشگاهي اندازه‌گيري شد. يافته‌ها: سطح GFAP جسم مخطط موش هاي پاركينسوني در گروه تمرين پاركينسون به دنبال 4 هفته دوره دويدن روي نوارگردان نسبت به گروه كنترل سالم افزايش معناداري دارد (P=0.0001). همچنين GFAP گروه تمرين پاركينسون نسبت به گروه كنترل پاركينسون افزايش معناداري داشت (P=0.0001). به علاوه تمرين سالم نسبت به گروه تمرين پاركينسون (P=0.0001)، كنترل پاركينسون (P=0.0001) و كنترل سالم (P=0.012) كاهش معناداري را نشان داد. بحث و نتيجه گيري:يافته هاي حاصل از پژوهش حاضر نشان داد كه GFAP گروه كنترل پاركينسون به طور قابل توجهي بالاتر از گروه كنترل سالم بود و اين ممكن است نشان دهنده واكنش آستروسيت ها باشد. اين يافته ها همسو با مطالعات قبلي در سال 2005 مي باشد كه پس از تزريق سم نروني 6 هيدروكسي دوپامين، افزايش فعاليت آستروگليال را در سيستم جسم سياه-مخطط مشاهده كردند (3). نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه سم عصبي 6-هيدروكسي دوپامين به دنبال تمرين ورزشي سبب فعاليت بيشتر آستروسيت ها و به طور ويژه نشانگرهاي آن GFAP در جسم مخطط مي‌شود. افزايش GFAP به دنبال تزريق سم نروني نشان دهنده افزايش التهاب به دنبال آن مي‌باشد. به عبارتي تمرين ورزشي نتوانست مانع از ايجاد التهاب توسط سم نروني شود. در تحقيقات آتي ميتوان تمرين ورزشي را با مكمل هاي مختلف همراه كرد و تاثير تركيبي هر دو را سنجيد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت