بررسي و مقايسه نظريات دين شناسانه ادوارد تيلور و جيمز فريزر

رويكرد مردم شناختي به دين به صورت رشته‌اي نظامند، در فرهنگ غرب ريشه‌هاي عميقي دارد. سلسله نسب اين امر را مي‌توان به روشني تا اثار مورخان قوم شناس يوناني و جانشينان رومي دنبال كرد.متفكران اين رويكرد ادوارد برنت تايلور [Edward burnet Tylor] (1832-1917 و شاگردش جيمز جورج فريزر[James George Frazer] (1854-1941)برآنند كه از مطالعه آداب و عقايد و اخلاق و عبادات و... اقوام بدوي به فرضيه‌هائي در باب دين دست يابند. دراين نوشتاربرآنيم تاضمن بررسي، واكاوي ومقايسه نظريات دين شناسانه اين دو، اشتراكات وافتراقات ديدگاهاي انها را تبيين نماييم.به نظرميرسد اهم ديدگاههاي تيلورعباتنداز:تاكيدبرفرهنگ ابتدايي، طرح تئوري اموزه بقايا، رويكرد عقل گرايانه وجان باوري ياآنيميزم،واهم ديدگاههاي فريزرنيز:جادو ودين،كتاب شاخه زرين،نقش همزماني جادو ودين، وسيرتكاملي دين باشد.باتحقيقي كه انجام شدمواردي همچون:استفاده ازعلم انسان شناسي،يافتن منشادين درسير تكاملي ورويكردعقل گرايانه ونقش محوري ان داراي نقاط اشتراك ودرمواردي همچون،شكل گيري ومنشادين ،اتحادوانكاك جادو ودين داراي نقاط افتراق مي باشند