شماره ركورد كنفرانس :
3884
عنوان مقاله :
صفير مرغ قدسي بر سرشتِ عرشي آدمي با نگاه بر غزليات حافظ
عنوان به زبان ديگر :
Sound flight of angel bird sacred to the sublime human nature by looking at the lyrics of Hafez
پديدآورندگان :
موسوي اعظم‌سادات azamsadatmusavi@gmail.com دانش‌آموخته دكتري زبان و ادبيات فارسي، مربي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي , گذشتي محمدعلي moh.Gozashti@iauctb.ac.ir دكتري زبان و ادبيات فارسي، دانشيار دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي
تعداد صفحه :
29
كليدواژه :
حافظ , رمز و تمثيل , پرنده روح , صفير , مرغ قدسي
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي پژوهشهاي مديريت و علوم انساني در ايران
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
در هر متن عرفاني زبان رمز و شطح و تمثيل يكي از مهم‌ترين ابزار بيان احساسات و عواطف مفاهيم والاي عالم تصوف و دلدادگي است نيز مضاميني چون آفرينش، هبوط، يادكرد مسكن مألوف ارواح آدميان و جدايي از نيستان جان‌ها و پرواز روح و...، هماره بن‌مايه‌ي اصلي آثار و رسالات و دست‌نوشته‌‌ي بسياري از انديشمندان و شاعران عالم عرفان بوده است. خواجه شمس‌الدين محمدحافظ از اين دست عارفاني است كه در لباس شعر با زيور رمز و تمثيل شور و وجد عارفانه‌ي خود را بيان داشته و به پيروي از شعر شاعران پيش از خود و با تأسي از رسالةالطيرها در برخي ابيات غزل خود روح را چون پرنده‌اي مي‌پندارد كه از نزهتگه ارواح و عالم قدس به كالبد تن پيوند خورده و در قفس جسم گرفتار آمده‌است. در نتيجه اين پرنده‌ي مهجور صفير بر مي‌آورد و با ديگر مرغان نغمه‌سرايي مي‌نمايد و پيرامون جدايي از عالم ملكوت همچون ني‌بريده از نيستان شكايت‌ها سر مي‌دهد. اين نوشتار بر آن است كه سفرنامه‌ي روح را از هبوط به عالم مادي و ناسوت تا بازگشت دوباره آن به عالم ملكوت آن‌گونه كه در كلام شاعر با بيان استعاري طرح گرديده است، بازنگري و بررسي نموده و در اين مسير با بيان اشتراكات و پيوندهايي كه در تمثيل روح به پرنده مي‌توان يافت، هدف نهايي و فرجام روح آدمي در صورت غزل عرفاني حافظ بازنمايانده شود.
چكيده لاتين :
Abstract In every mystical text, mystery language, explanation and allegory are the most important tools for expressing prominent concepts of mystic world and romance. Also, themes such as creation, the fall, memory of beloved dwelling of man’s souls, their separation and flight have always been the main motifs of works and manuscripts written by scientists and poems in this field. Khwāja Shams-ud-Dīn Muhammad Hāfez-e Shīrāzī is such a mystics that expresses his mystical enthusiasm in his poets through mystery and allegory ornament. By following previous poets and Resalat-o-Teir (the letter of the bird) in his sonnet, he considers soul as a bird which joins to the body from soul’s promenade and sacred realm and involved in the cage of the body. As a result, this separated bird calls and songs with other birds and complaints much about separation from empyrean world as a reed cut from canebrake. This text is intended to examine soul journey from fall to material world until returning to empyrean world, as outlined metaphorically in poem’s word. In this respect, man’s soul final aim is represented in the form of his mystical sonnet by expressing commonalities and connections found in allegorizing soul as bird.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت