تاثير قدرت مشتري بر اشتراك گذاري دانش داخلي سازمان (مطالعه موردي: سازمان توزيع برق دامغان)

مديريت دانش فرايندي است كه به سازمان ها در شناسايي ،انتخاب، سازماندهي، انتشارو انتقال اطلاعات مهم و مهارت هايي كه بخشي از سابقه ي سازمان هستند و عموما بصورت ساختار نيافته در سازمان وجود دارند، ياري ميرسان داز آنجا كه مديريت دانش ريشه هايي در سيستم هاي خبره ، يادگيري سازماني و نوآوري دارد، به خودي خود ايده ي جديدي نيست.مديران موفق هميشه از سرمايه هاي فكري بهره برده و ارزش آن را تشخيص داده انداما اين تلاشها، سازمان يافته نبوده و تضميني وجود نداشت كه دانش بدست آمده بطور مناسب ، براي حداكثر منافع سازمان به اشتراك گذارده شده و توزيع گردد، در اين تحقيق به تاثير قدرت مشتري بر اشتراك گذاري دانش داخلي سازمان پرداخته شده است.تحقيق حاضر، يك تحقيق كاربردي و از نوع توصيفي-پيمايشي مي‌باشد. جامعه آماري اين تحقيق كاركنان و كارشناسان سازمان توزيع برق دامغان مي‌باشند. با استفاده از فرمول كوكران 92 نفر به عنوان حداقل نمونه آماري مورد نياز انتخاب و پرسشنامه به طور تصادفي در بين نمونه توزيع گرديد. براي سنجش متغيرهاي تحقيق از پرسشنامه استفاده شده است. براي بررسي روايي پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و اعتبار سازه استفاده شده است. جهت محاسبه پايايي، ضريب آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه 829/ 0 محاسبه گرديد.براساس نتايج آزمون مدل‌يابي معادلات ساختاري، تئوري خودكارآمدي ، پاداش سازماني، اعتبار ( شهرت) و رابطه متقابل با به اشتراك گذاري دانش و قدرت مشروع و قدرت اجبار در به اشتراك گذاري دانش تاثير مثبت و معناداري دارد.