شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي غزل مولانا ،حافظ و هوشنگ ابتهاج
پديدآورندگان :
كمرخاني ماندانا mkamarkhani@yahoo.com دكتري زبان و ادبيات فارسي , محمدي علي mohammadiali2@yahoo.com استاد دانشگاه بوعلي همدان،گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
مولانا , حافظ , ابتهاج , غزل. عرفان
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
با بررسي اشعار سايه به راحتي ميتوان الگوپذيري وي را از غزل شاعراني چون حافظ و مولانا دريافت نمود. سايه به دو شكل سنتي و معاصر در غزل طبع آزمايي كرده و در هردو عرصه غزلي زلال و تاثيرگذار از خود برجاي نهاده است.تاثير پذيري سايه ازمولانا و حافظ در دو بعد سبكي و عرفاني است. وامگيري سايه از مولانا از جهت عرفان شاعرانه قابل اعتناست،وي نظريههاي مبتني بر كشف و شهود مولانا را حول: جهان شناسي،ماهيت عشق ،مفهوم زندگي، تفسير حيات جاودانه، انديشههايي دربارهي انسان كامل و بازتاب تجلي وحدت در عين كثرت را ميتوان دنبال كرد.از جهت سبكي در سطح زباني، يعني واژگان ،تركيبات، كيفيت بهره از وزن و قافيه، عناصر موسيقيايي زبان، اعم از موسيقي مياني و آوايي و وفور جفتهاي گردان، اين اعتناي شاعرانه محسوس ميگردد.موسيقي حاصل از عناصر بديع لفظي و مشابهتهاي واژگاني، لحن كهني كه از نحو و محور همنشيني كلمات حاصل ميشود،گونههاي بيسابقه از انواع صوت، انواع وصف:وصف هاي تخيلي، نمادين و واقعي، جلوهي ديگر اين تاثيرپذيري را به نمايش ميگذارد.پس از مولانا سايه از حافظ متاثر است: از نظر نحو شعري، تضمين و اقتباس، تعديل مفاهيم و صلابت واژگان، موسيقي ملايم كلمات ،بحور انتخابي در بيان مضامين شعري،بسامد بالاي آذينهاي: تناسب، تضاد، ايهام و تلميح، كانونهاي اشتراك و تاثيرپذيري سايه از حافظ را تشكيل ميدهد.از منظر انديشه انتقادهاي اجتماعي ،طعن و تذكارهاي اخلاقي،آلام مردمي و آمال و عقايد شاعرانه سايه مشتركي را ايجاد نموده است.