شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
تحليل حركت ديالكتيكي در غزليات شمس
پديدآورندگان :
رشيدي مهر ندا Rashidimehr2016@gmail.com كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
ديالكتيك , تضاد و تناقض , غزليات شمس
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
براي آشنايي با جهان بيني خاص يك فيلسوف يا عارف يا عالم موضوعات مختلفي را مي توان مطرح كرد كه نحوه ي درك و دريافت آن ها را پيرامون هستي شناسي نشان مي دهد. ژرژ ويلهلم هگل ، فيلسوف آلماني براي رسيدن به حقيقت روش ديالكتيك را بنا نهاد كه با وجود نواقص و نقدهايي كه بدان وارد است، مي توان آن را يكي از راه هاي تشكيل مي دهد. هگل وجود تضاد و تناقض را شرط تكامل فكر و طبيعت دانسته و معتقد است پيوسته ضدي از ضد ديگر توليد مي شود. اين نوع خاص جهان بيني را در انديشه ي مولوي ، عارفي كه قرن ها پيش از هگل مي زيسته مي توان دريافت كرد. بنياد انديشه ي مولوي ، پويايي هستي، تضاد دروني كائنات ، تكامل و به وحدت رسيدن است. از ديدگاه مولوي جهان نشأت گرفته از خداوند است . بر اساس اين بينش مولوي ، در اين مقاله مي توان نتيجه گرفت كه پديده ها و تعينات به دليل تضاد دروني شان نمي توانند هستي مستقلي داشته باشند و مدام در حال نفي و اثبات هستند ، بنابراين آنها جزئي از يك كلّ برتر هستند كه طي گذار از مراحلي چند ، به وحدت غايي مي رسند. به عبارتي ديگر ، هستي و تعينات آن طي حركت نزولي و صعودي كه در يكديگر تنيده شده اند به نقطه ي عزيمت خويش برمي گردند.