شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
تصوف و صوفي در ابيات مثنوي معنوي مولانا
پديدآورندگان :
سلطان بيگي چورسي رقيه soltanbeygi124@gmail.com دانشجوي دكتري تاريخ تمدن و فرهنگ ملل اسلامي دانشگاه آزاد واحد تاكستان , طاهرخاني ليلا دانشجوي دكتري تاريخ تمدن و فرهنگ ملل اسلامي دانشگاه آزاد واحد تاكستان
كليدواژه :
مولانا , مثنوي معنوي , صوفي , تصوف.
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
سرزمين ايران از ديرباز مهد تفكرات عرفاني و تأملات اشراقي بوده است.از اين رو در طي قرون و اعصار، نام آوراني بي شمار در عرصۀ عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است. تصوف، درويشي يا عرفان نوعي طريقت و روش زاهدانه اسلامي مبتني بر آداب سلوك و بر اساس شرع جهت تزكيه نفس و اعراض از دنيا براي وصول به حق و استكمال نفس است. مسلكي است كه با مذهب آميخته است و طرفداران اين مسلك عقيده دارند كه دراين طريقه بهترين راه براي رسيدن به حق مي باشد و انسان پس از تامل و تفكر و تجربه و مشاهده و سير و سلوك مي تواند به مقصود نهايي و مطلوب اصلي خود برسد. يكي از اين بزرگان نام آور حضرت مولانا جلال الدين محمد بلخي است كه به ملّاي روم و مولوي رومي آوازه يافته است كه مهمترين اثر او مثنوي معنوي مي باشد. محتوي و پيام اصلي مثنوي را تصوف تشكيل ميدهد و بقيه موضوعات به صورت فرعي مطرح گرديده است. مثنوي با نام مولانا اعتبار و ارزشي نويني يافت به گونه اي كه تمامي زواياي عرفان را مي توان در درسهاي مثنوي او بازشناخت؛ مثنوي آينه هويت ملي و ديني ايرانيان است. شايد در بين سران صوفيه كمتر كسي را بتوان پيدا كرد كه به اندازه مولوي تاثير گذار بوده باشد و بتواند آموزه هاي تصوف را با زيركي هر چه تمام تر در بين شيعيان واهل سنت جا بياندازد. دراين مقاله سعي داريم تا تصوف و صوفي را در ابيات مثنوي بررسي و مورد كنكاش قرار دهيم.