شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
تعادل انديشه در تناقض اجتماع گرايي و اجتماع گريزي در ديدگاه مولانا
پديدآورندگان :
كوچكيان طاهره darya_koochekiyan@yahoo.com استاديار دانشگاه پيام نور
تعداد صفحه :
18
كليدواژه :
اجتماع گرايي , خلوت گزيني , مولانا , مثنوي , ديوان شمس , فيه مافيه
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
اين پژوهش بر آن است از منظر نگاه انسان شناسانه مولانا، تناقض مطرح در نياز اجتماع گرايانه بشري و از سوي ديگر نگاه تعالي گرايانه خلوت گزيني در مكاتب ديني و آييني را بازكاوي نمايد. براي دست يافتن بدين منظور ابتدا رويكرد اين مكاتب به حوزه خلوت گرايي مطرح و سپس ديدگاه مولانا با توجه به سه اثر مثنوي مولانا، غزليات شمس و فيه مافيه بررسي گرديد. مولانا خلوت گزيني را از دو جنبه مي ستايد، خلوت با يار و خلوت در دل؛ اما خلوت در دل را مي توان با سفر چهارم ملاصدرا قابل قياس دانست؛ سفر از خلق به سوي خلق با حق، كه در آن انسان متعالي براي راحت جان و هدايت خلق و جلوگيري از پيشوايي گمراهان به درون مردم باز مي گردد؛ در حاليكه خلوتگه قلبش پابرجاست. مولانا گريز از اجتماع را جايز نمي داند، مگر از ملامتگران بي حاصل و ملولان و همنشينان بد. وي همنشيني با انسان هاي پاك و اولياء خدا را توصيه مي كند و انسان را به مشورت و همدمي با اين افراد ترغيب مي نمايد. وي نگاهي واقع گرا و نه آرمان گرايانه و افراطي به انسان و نيازهايش دارد و او را با توجه به شرايط و قابليت هاي وجوديش به در پيش گرفتن مسير تعالي اش رهنمون مي شود.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت