شماره ركورد كنفرانس :
3912
عنوان مقاله :
شناخت و بررسي منظر عرفاني مولانا
پديدآورندگان :
زادنعمت امير amirzadnemat@yahoo.com دانشجوي كارشناسي ارشد ادبيات فارسي از دانشگاه گيلان
كليدواژه :
مولانا , خودشناسي , هستي شناسي , انسان شناسي , كشف وشهود
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
مولانا از بنيان هاي اصلي فرهنگ ايران محسوب مي شود.شناخت اهميت جايگاه مولانا با شناخت ديدگاه هاي وي ارتباط مستقيم دارد. مولانا انساني است متفاوت كه جهان بيني اش با فلسفه و منطق و علم فرق مي كند زيرا مولانا نه در پي استدالال است و نه دنبال بحث عقلاني و نه هم تجربه هاي حسي را جدي مي گيرد. بنابراين تفاوت او با ديگران، مولانا را هر چه بي كرانه تر و بزرگتر جلوه مي دهد كه فقط مي تواند اين بي كرانه گي مولانا در عرفان بگنجد و فراتر از فلسفه و علم، هستي و جهان را با رمزورازش دريابد و اين رمز و رازعالم هستي را مولانا نه با عقل بلكه با عشق مي خواهد، بگشايد پس دريافت مولانا و درك جهان بيني او با منطق، فلسفه وعلم امكان ندارد، به اين معنا كه مولانا را فقط با شور و وجد وحال عرفاني مي توان شناخت . ﻣﻮﻟﻮﻱ ﺍﻻﻫﻴﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻳﻚ ﻧﻈﺎﻡ ﻫﺴﺘﻲ ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﻣﻲ ﺳﺎﺯﺩ ﻛﻪ ﻣﺤﻮﺭ ﻭﺍﺳـﺎﺱ ﻭ ﺑﻨﻴـﺎﻥ ﺁﻥ، ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ. فهم هستي شناسانه مولوي،به نوبه ي خود راه را براي فهم تاملات او در باب((خودشناسي)) مي گشايد. انچه كه دراثار مولوي موج مي زند، نو بودن سخنان اوست.هيچگاه ازورود دراثارمولوي خستگي وملال حاصل نمي شود واين حاصل نگاه نهفته ي مولوي دراثارش مي باشد.اين ديد شامل نگاه به خود، نگاه به هستي، ومنظركشف وشهود وي است، كه توانسته برجهان نيز اثرگذار باشد وافراد با فرهنگ هاي متفاوت را به خود جلب نمايد.