بررسي رابطه ميان يك برند و سطح رضايتمندي و وفاداري مشتريان

امروزه با تغيير و تحولات گسترده اي كه در زمينه تجارت صورت ميگيرد و رقابت تنگاتنگ درون مرزي و برون مرزي توجه به نقش برند سازي محصولات روز به روز اهميت بيشتري پيدا ميكند. از آنجا كه فرهنگ مردم هر جامعه اي تاثير زيادي بر اين امر دارد لذا ميبايد به اين مهم توجه ويژه نمود چرا كه اصل نخست بازاريابي و تجارت كسب رضايت مشتريان است . در كشور ما كه از بافت فرهنگي گوناگوني برخوردار است اين امر ضروري بوده و اولويت دارد. وظيفه ما براي حفظ موقعيت تجاري و كسب نام نيك و هويت تجاري ايجاد يك برند بي نظير ميباشد..هدف ما از اين تحقيق اين است كه چگونه ميتوان بوسيله برندگذاري بر روي محصولات سطح رضايتمندي و موفقيت را كسب كرد. اين پژوهش از نوع مطالعه مروري و كتابخانه اي بوده و از جستجوي منابع مختلف علمي اعم از سايت هاي Cochrane, Pubmed ,CINAHL, Embase, ProQuest Dissertations, scopus , Science Direct و كتابخانه و مستندات موجود در وزارت بهداشت و درمان از سالهاي 2000 تا 2017 گردآوري شده است. اين مطالعه سطح رضايتمندي و وفاداري را بوسيله مشخصات برند چند توليدي مورد تجزيه و تحليل قرارداده است. با بررسي وب سايت شركتها، بسته بندي توليدات ، دفاتر و شبكه هاي اجتماعي براي مجسم سازي خصوصيات اين توليدي زنجيره اي به ميزان وفاداري پرداخته است. بررسي ها نشان داد وفاداري مشتري در صورتي مي تواند عميق باشد كه ويژگيهايي كه در برند محصولات وجود دارد برمبناي نوع ارتباطات فرهنگي محلي و ارزشي باشدكه اين به منظور توسعه ارتباطات شخصي با مشتريان محلي مي باشد.