شماره ركورد كنفرانس :
3930
عنوان مقاله :
شناخت جايگاه و آسيب شناسي هنر زه تابي با تكيه بر دانش بومي
پديدآورندگان :
مرادي زهره zo.moradi@hormozgan.ac.ir مربي، كارشناسي ارشد، پژوهش در صنايع دستي و هنرهاي سنتي، دانشكده علوم انساني، دانشگاه هرمزگان؛
تعداد صفحه :
15
كليدواژه :
زهتابي , زه , دانش بومي , آلات موسيقايي
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش بين المللي هنر صناعات در فرهنگ و تمدن ايراني-اسلامي با تاكيد بر هنرهاي رو به فراموشي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
زه جسم قابل انعطافي است كه قطرش نسبت به طولش چنان كوچك باشد كه بتوان آن را مانند ريسماني محسوب كرد. كار تابيدن زه به وسيله صنعتگر زه تاب و به كمك رشته هاي تافته از روده گوسفند و حيوانات ديگر انجام مي شود و در كمان تيراندازي، كمان حلاجي، دوختن مشك آب و كفش و گيوه، راكت تنيس، برخي از سازهاي موسيقايي و غيره مورد استفاده قرار مي گيرد. دانش بومي تهيه زه در طي زمان و در يك جامعه با توجه به فرهنگ خاص آن شكل گرفته و مبتني بر تجربه، آزمون عملي و غير رسمي بوده و به صورت شفاهي و سينه به سينه به نسل هاي بعدي منتقل شده است. با صنعتي شدن دنياي امروز و به دنبال آن فراموشي دانش بومي تهيه آلات و ابزارهاي محلي و هنري؛ از جمله زه تابي ، همچنين كمبود منابع مكتوب در اين زمينه ، پژوهشگر اين مقاله بر آن شد تا به شناخت جايگاه و آسيب هاي وارده بر اين هنر بپردازد . نتيجه آن كه در گذشته زهتابي توسط دو گروه و با روش هاي مختلفي انجام مي شده است. گروه بزرگ مردم عادي جامعه كه زه تابيده شده را در اكثر وسايل زندگي خود به كار مي بردند و گروه موسيقيدانان و سازندگان آلات موسيقايي كه زه را جهت توليد تار، پرده، تزيين و ... تهيه مي كردند. امروزه نه تنها اين هنر به كلي از انحصار اين دو گروه خارج شده، كه روز به روز بيم فراموشي آن مي رود. بنابراين در اين مقاله پس از تعريف دانش بومي و بررسي پيشينه زهتابي، ساختمان روده و موارد استعمال آن، دانش بومي تهيه زه در ميان هر دو گروه بيان و در ادامه به آسيب شناسي اين هنر پرداخته شده است. اين پژوهش به صورت ميداني- كتابخانه اي و با استفاده از روش تحقيق مصاحبه باز انجام شده است.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت