دامنۀ معنايي نظام مديريت دين شناخت پيشرفت براي جريان علوم انساني قرآن بنيان

الگوپژوهي پيشرفت اسلامي ـ ايراني مبتني بر آخرين دستاورد‌هاي عرصۀ انديشه و گفتمان پردازي توسعۀ دانش بنيان و حكمت بنيان قرآني و در گذار راهبردي به دكترين تحقيق و توسعۀ ملي، به ضرورت پردازش نظام مديريت دين شناخت پيشرفت در هيئت انديشه و دانش تدبير مدنيت معاصر اسلامي ـ ايراني يا همان انديشه و گفتمان تفقه در دين (به مثابه دانش مقسمي علوم انساني قرآن بنيان) رسيده است. در اين راستا، سوالي راهبردي مجال حضور مي‌يابد كه نظريه و نظام مديريت آينده‌نگار راهبردي پيشرفت و به تبع آن نظريۀ دولت ـ ملت ديني در مقتضيات معاصري انديشۀ دين‌شناخت پيشرفت و در قالب يك نظام سياسي و حاكميتي با رويكرد اقتدار توسعه اي دانش بنيان، داراي چه ساختار تحليلي اقتداربخش حاكميت مكتب قرآني ـ نبوي و اوصيايي در ادبيات دولت ـ ملت مدرن است؟ به تعبيري ديگر الگوي فقاهت قرآني در دين اقتضاي چه نظام ولايتي و به طور خاص نظام علوم انساني قرآن بنيان، اقتضاي چه سامانۀ مديريتي را دارد؟ تحقيق به مدد روش شناسي پيش رونده (منطق پردازش مدل مفهومي الگو) و بازخورندۀ (منطق گذار از تجربيات اقدامي نظام به مباني نظري) پيشرفت و دو منطق استنتاجي (قياسي ـ پسااستقرايي) و استنباطي (اصول فقه جامع) و به مدد روش شناسي آميخته (كيفي ـ كمي) و مستند به اصل معرفت شناخت فقاهت جامع اجتهادي (انديشۀ دين شناخت پيشرفت) ، بر آن است كه دانش دين‌شناخت و به طور خاص قرآني مديريت به مثابه وجه جمع كاربردي علوم انساني با رويكرد آينده‌نگاري رشد، پيشنهاد يك چارچوبۀ معنايي (مفهومي و تصديقي) از نظام مديريت ملي براي تبيين مساحت جريان‌يابي علوم انساني قرآن بنيان است. درون‌زايي دانش قرآن‌شناخت انساني با رويكرد مذكور در يك چارچوبه و سازوكار شش وجهي نظام مديريت ملي، شامل نگاشت گزاره اي، نگاشت مسير، نگاشت نهادي، نگاشت فرهنگي، نگاشت راهبردي آينده نگار و نگاشت ادراكي تبيين مي گردد. نظام مديريت دين‌شناخت پيشرفت مضمون اصيل نظام ولايت فقيه است و سازوكار دروني نظام ج.ا.ا. را نيز توضيح مي‌دهد. جاي‌گيري علوم انساني قرآن‌بنيان در بنيان انديشه‌اي نظام ولايت فقيه و ج.ا.ا. وامدار ناگزير جاي‌گيري در ساختار استنتاجي اين نظام شش وجهي مديريت تفقه در دين‌بنيان است. نقشۀ جامع علوم انساني كشور مبتني بر انديشۀ قرآن‌شناخت پيشرفت بايستي در سه نگاشت دانشي، نهادي و تحقيق و توسعه‌اي اين سامانۀ شش وجهي علوم انساني را بازآرايي كند. دو گام تحليلي در مقالۀ پيشنهادي، پيش رو مي آيد: اول: چارچوب استنتاجي و دامنۀ معنايي يك الگوي مديريتي دانش بنيان دوم: الگوي نظام مديريت دين شناخت پيشرفت، چارچوبۀ جريان علوم انساني قرآن بنيان