تاثير اشتغال مادران بر تربيت فرزندان از ديدگاه مزلو

اشتغال به معناي حضور در ساختار اجتماعي آن هم به دليل بهره وري اقتصادي. به تعريفي ديگر اشتغال به معناي دارا بودن سهم تأثير در تكامل جامعه. هدف اين تحقيق بررسي تأثير اشتغال مادران در تربيت فرزندان از ديدگاه مزلو به روش مروري متون و مقالات مربوط به اشتغال زنان با ابعاد مختلف آموزش مهارت ها به فرزندان مي باشد. در ابتدا به تعريف كلي در رابطه با اشتغال و دادن راهكارهايي با تكيه به نظريه مزلو پرداختيم و در ارتباط با اشتغال زنان به عنوان يك خصيصه ثابت بحث كرديم. نهايتاً آنچه را كه براساس ابزارهاي تحقيق بدست آورديم، اين است كه بين اشتغال زنان و تربيت فرزندان رابطه معني دار و معكوسي وجود دارد. يافته هاي پژوهش بيان گر اين است كه اشتغال زنان در ايجاد عزت نفس زنان نقش اساسي داشته اما وي به عنوان فردي كه نيمي از وقت خود را خارج از منزل صرف كار مي كند، ساعاتي را به جبران نبودش در خانه سپري مي نمايد بنابراين آنچه در پايان روز باقي مي ماند، يك جسم و روان خسته و آسيب ديده و يك روحيه كم انرژي و افسرده است كه نمي تواند به وظايف مادريش عمل كند.