زن ، استقلال ،حقوق فردي و اجتماعي

حقوق مجموعه اي از قواعد لازم الاجراست و تعيين كننده ي روابط اجتماعي كه در هر لحظه توسط گروه مورد تعلق ،تحميل مي شود . حقوق فردي زن تعبير به آزادي ها، توانايي ها، مصونيت ها ،مطالباتي گفته مي شود كه جامعه آن را براي رشد و اعتلاي فرد ، لازم و ضروري مي شمرد وآنها را تضمين مي كند. يعني حقوقي كه مختص زنان است ودر واقع امتيازي براي آنان در مقابل مرد مي باشد. مانند نفقه و مهريه و.. . حقوق و مسئوليت هاي فردي و اجتماعي زنان به عنوان مهمترين بخش نظام حقوق زن ارتباط وثيق با شخصيت زن داشته واز جمله موضوعات پرچالش و بحث انگيز بوده است .گاه اين حقوق چنان مورد انكار و ترديد قرار گرفته است كه والاترين آن يعني حق حيات نيز از زنان سلب شده است. زنان نيمي از جامعه انساني را تشكيل مي دهند ولي همواره در طول تاريخ با افراط و تفريط گري ديگران در استيفاع حقوق خود روبرو بوده اند. براي دستيابي به توسعه پايدار در هر جامعه اي نياز به مشاركت زنان احساس مي شود .هيچ جامعه اي نمي تواند تنها با نيروي كار نيمي از جمعيت خود با توسعه جهاني رقابت كند . آموزش زنان به عنوان نقطه عطفي در جريان توسعه است يعني از طريق توسعه آموزش و پرورش در سطوح مختلف و در اختيار گذاردن امكاانات كافي از توانائيهاي زنان مي توان بيشترين بهره برداري را در جريان توسعه اقتصادي و اجتماعي به دست آورد . در خصوص راهكارهاي نهادينه كردن مشاركت زنان به نقاط مثبت و ظرفيت هاي موجود زنان توجه شود. زنان خود مي توانند با ايجاد سازمانهاي مردم نهاد غير دولتي و خير خواهانه گامي بلند را در زمينه مشاركت و توسعه پايدار برداشته و بسياري از خوبيها و حركتهاي انساني را در جامعه نهادينه كنند و ... همچنين مي توان با بررسي و شناخت مسائل و مشكلات زنان توجه به شاخصهاي فرهنگي و اجتماعي زنان فعال كردن انجمن ها و صنف هاي زنان در وضعيت فعلي و ...