بررسي رابطه جهت گيري معنوي بر توانمندسازي معلمان دوره متوسطه شهرستان نكا

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه جهت گيري معنوي بر توانمندسازي معلمان دوره متوسطه شهرستان نكا صورت گرفته است. روش تحقيق مورد استفاده توصيفي و از نوع پيمايشي – همبستگي است. جامعه آماري اين پژوهش كليه معلمان دوره متوسطه شهرستان نكا مي باشند. مدل تحقيق با نمونه اي متشكل از 15 نفر از كاركنان است و با استفاده از روش هدفمند به دليل محدود بودن جامعه مورد سنجش قرار گرفت. اطلاعات لازم براي تحقيق حاضر با استفاده از پرسشنامه اي كه اعتبار آن مورد آزمون قرار گرفته بود ، جمع آوري شد. اين اطلاعات در محيط نرم افزاري اس پي اس اس با استفاده از آزمونهاي آلفاي كرونباخ براي پايايي و همبستگي پيرسون با توجه به فرضيات تحقيق ، تجزيه و تحليل گرديد. در اين تحقيق رابطه جهت‌گيري معنوي با احساس‌معني دار بودن كاركنان ، احساس موثر بودن ، احساس شايستگي و احساس استقلال مورد تأييد قرار گرفت . همچنين رابطه سازمان نيافتگي مذهبي و روي آوري مذهبي با توانمندسازي كاركنان نيز تأييد شد و در انتها براساس فرضيه اصلي تحقيق رابطه جهت‌گيري معنوي با توانمندسازي معلمان دوره متوسطه نيز تأييد شد.