بررسي خواص فيزيكي پارچه­هاي چندلايه حاوي ريزلايه­هاي نانوليفي

با پيدايش انواع مختلف آلودگي¬ها، نياز به توليد منسوجات محافظ امري ضروري به نظر مي¬رسد. به‌طور كلي زماني كه بحث محافظت درزمينه‌ي پوشاك مطرح مي¬گردد، بايستي علاوه بر حفاظت در برابر خطرات، راحتي فرد استفاده‌كننده كه اساساً وابسته به خصوصيات فيزيكي و مكانيكي است، نيز مورد توجه باشد. در ميان تمام روش¬هاي حفاظت، استفاده از غشاهاي ساخته‌شده از نانوالياف جزء يكي از بهترين انتخاب¬ها است. مقاومت بالا در برابر جريان گاز همراه با انتقال مطلوب بخارآب، علاوه بر ممانعت از عبور ذرات با وزن مولكولي بالا و عامل دار نمودن راحت آن¬ها، از دلايل اين انتخاب است. درعين‌حال به علت خصوصيات ضعيف مكانيكي ساختارهاي نانو، استفاده از آن‌ها در ساختار چندلايه مي¬تواند از آسيب¬هاي وارد به آن، جلوگيري كند. بر اين اساس در اين پژوهش، بررسي خصوصيات فيزيكي منسوجات چندلايه¬ي حاوي نانولايه مورد بررسي قرار گرفته است؛ لذا در مرحله¬ي نخست بسترهاي موردنظر جهت توليد غشاء و روش¬هاي برقراري اتصال در منسوج چندلايه مورد بررسي قرار گرفت؛ سپس با تعيين شرايط بهينه¬ي الكتروريسي پليمر نايلون 66، تأثير پارامترهاي روش توليد ساختار چندلايه، نوع پارچه، غلظت محلول پليمري، سرعت سيلندر جمع كننده و زمان الكتروريسي بر خواص فيزيكي منسوجات چندلايه كه شامل اندازه¬گيري نفوذپذيري هوا، گذردهي بخارآب، انتقال رطوبت و حرارت، آزمايش¬هاي كششي، برشي و خمشي است، بررسي گرديد. نتايج حاكي از اين بود كه انتخاب پارچه و روش برقراري اتصال چندلايه، تأثير بيشتري در مقايسه با پارامترهاي توليد نانوالياف، بر خواص فيزيكي چندلايه مي¬گذارد كه مي¬توان با انتخاب مناسب آن¬ها، از كاهش خواص فيزيكي مطلوب، جلوگيري نمود. علاوه بر اين الكتروريسي تا محدوده‌ي مشخصي از ضخامت نانوالياف توليدي (سه ساعت)، نيز ضخامت مناسبي را براي مصارف پوشاك محافظ به وجود مي‌آورد؛ به‌نحوي‌كه اختلاف معناداري در انتقال رطوبت حرارت و گذردهي بخارآب به وجود نيامده است. لذا در اين حالت انتظار منسوجي را مي‌توان داشت كه علاوه بر بحث محافظت، خواص فيزيكي را نيز در حالت تعادل قرار دهد.