شماره ركورد كنفرانس :
3990
عنوان مقاله :
بررسي تاثير آموزش ايمني شخصي به مادران بر دانش و مهارت پيشگيري از سوء استفاده جنسي در دختران پيش دبستاني شهر گرگان، 95-1394
پديدآورندگان :
غلام فرخاني1 سميه somayeh.farkhani@gmail.com كارشناس ارشد مشاوره در مامايي مركز تحقيقات بهداشت باروري و مشاوره در مامايي دانشگاه علوم پزشكي گلستان ايران. , خوري2* دكتر الهام elhamkhoori@yahoo.com دكتراي تخصصي سلامت باروري استاديار داشكده پرستاري و مامايي بويه گرگان مركز تحقيقات بهداشت باروري و مشاوره در مامايي دانشگاه علوم پزشكي گلستان ايران.09113751311 , درخشانپور3 دكتر فيروزه دكتراي تخصصي سلامت باروري استاديار روانپزشكي كودك و نوجوان مركز تحقيقات روانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي گلستان ايران , آريايي4 مهندس محمد كارشناس ارشد اپيدميولوژي معاونت پژوهش و فناوري دانشگاه علوم پزشكي گلستان ايران
تعداد صفحه :
6
كليدواژه :
سوء استفاده جنسي از كودكان , پرسشنامه ايمني فردي
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
اولين كنگره بين المللي و پنجمين كنگره ملي آموزش و سلامت كودكان پيش از دبستان
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
مقدمه و بيان مسئله: سوء استفاده جنسي از كودكان (CSA) يكي از مهم ترين وقايع آسيب زاي دوران كودكي است. طبق تعريف، CSA عبارتند از تجربيات جنسي ناخواسته قبل از سن 18 سالگي كه شامل تعامل بين كودك و يك فرد بزرگسال (يا كودك بزرگتر) كه در آن يك كودك براي استفاده هاي جنسي، و ارضاء فرد مرتكب و يا يك ناظر مورد استفاده قرار مي گيرد (1). سوء استفاده جنسي تنها منحصر به كودكان خاص و سن خاصي نيست بلكه در هر دو جنس، در تمام سنين، همه نژادها و طبقات اجتماعي مي تواند رخ دهد(2). طبق مطالعه متاآناليز انجام شده جهاني (55 مطالعه در 24 كشور) 31-8 درصد از دختران و 17-3 درصد از پسران تجارب متفاوتي از سوء استفاده جنسي را ذكر نموده اند (3).به دلايل فرهنگي، بررسي شيوع سوء استفاده جنسي از كودكان دركشور ما كمتر مورد توجه قرار گرفته است و متاسفانه آمار دقيقي از آن موجود نيست. تنها مطالعاتي در سه شهر خرم آباد، تبريز و اصفهان در زمينه شيوع CSA انجام شده است. به طوري كه شيوع سوء استفاده جنسي در دختران در تبريز 3/2% (4) و در خرم آباد 5/32%(5) بود. اين ميزان در اصفهان در هر دو جنس 1/4% گزارش شد (6). به نظر مي رسد كه آمار بدست آمده از خرم آباد به شيوع سوء استفاده جنسي از دختران در دنيا نزديكتر است (31-8%) (7). سوء استفاده جنسي از كودكان يك مسئله مهم اجتماعي است كه اثرات منفي گسترده اي بر قرباني، خانواده و جامعه بر جاي مي گذارد و شايد هرگز آثار آن بطور كامل ترميم نگردد (8). عواقب عاطفي و رفتاري در كودكان قرباني براساس سن و تعدد ارتباط آنان با مجرم متفاوت بوده و بر اين اساس پيامدها، مشكلات رفتاري و تطابقي زيادي را در قربانيان به همراه خواهد داشت. مشكلات عاطفي به دنبال اين واقعه، افسردگي و اضطراب، نداشتن اميد به آينده، اختلالات شناختي همچون تمركز ضعيف و مشكلات فيزيكي مانند چاقي و ديابت نوع 2 (9)، خودكشي(1،10)، بيماري هاي مقاربتي، بارداري نوجوانان، رفتارهاي تهاجمي (فحشا، فرار از خانه) و مشكلات بين فردي گزارش شده است (1،7). علاوه بر اثرات منفي كوتاه مدت آن، مشكلات روحي و رواني دراز مدت در بزرگسالاني كه دركودكي مورد سوء استفاده جنسي قرار گرفته اند، نيز نشان داده شده است (1،11،12). سوء استفاده جنسي اغلب دركودكان و در طول سال هاي قبل از بلوغ اتفاق مي افتد(14, 13). بخش قابل توجهي از قربانيان، تجربه سوء استفاده جنسي را در سن كمتر از 7سالگي (13, 2) و حدود 30درصد آنان، قبل از9 سالگي گزارش كرده اند (2, 1). لذا يافته ها نشان مي دهد كودكان پيش دبستاني جزو جمعيتي هستند كه در معرض بالاي خطر سوء استفاده جنسي قرار دارند. دارند (12).در پي گزارشات مبني بر افزايش ميزان CSA، آموزش برنامه ايمني شخصي به كودكان در خانه، مدارس و كودكستان راهكار پيشگيرانه اي است كه در بيشتر كشورهاي غربي مورد استفاده قرار مي گيرد. (3،6،13،15،16،17). آموزش برنامه ايمني شخصي نوعي پيشگيري اوليه از CSA است و هدف آن توانمند سازي كودكان با آموزش مفاهيم و مهارت هايي است كه آنان را قادر سازد تا موقعيت سوء استفاده جنسي را تشخيص دهند. همچنين اين آموزش ها بر پايه مقاومت در موقعيت خطر و گزارش موارد سوء استفاده جنسي استوار است و بر اين تاكيد دارند كه كودكان در بروز چنين اتفاقي مقصر نيستند (6،17). بر اين اساس هدف از انجام اين مطالعه، تاثير آموزش ايمني شخصي به مادران بر دانش و مهارت پيشگيري از سوء استفاده جنسي در دختران پيش دبستاني شهر گرگان، 95-1394 بود.روش پژوهش :پژوهش حاضر از نوع كارآزمايي ميداني تصادفي شده موازي2 است. محيط پژوهش شامل دو مركز بهداشتي شماره 3 و 4 شهر گرگان بود كه به دليل دارا بودن جمعيتي با تنوع طبقاتي از لحاظ فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي، از پايگاه¬هاي تحقيقاتي جمعيتي معرفي شده از جانب سيستم بهداشتي است.با توجه به بررسي مطالعه مشابه ورتل و همكاران (31) ، حجم نمونه 56 دختر مقطع پيش دبستاني كه داراي معيارهاي ورود به پژوهش بودند ابتدا به صورت در دسترس از دو مركز فوق انتخاب شدند و سپس بصورت تصادفي در دو گروه مداخله و كنترل جايگزين شدند. در نهايت 3 نفر به دليل عدم تمايل به ادامه همكاري و 1 نفر به دليل مشكلات خانوادگي از ادامه مطالعه بازماندند. تجزيه و تحليل نهايي بر اساس نتايج حاصل از 52 نمونه انجام شد. جهت گرد آوري اطلاعات در پژوهش از دو پرسشنامه ايمني فردي3 و آزمون موقعيت چه ميشود اگر 4 استفاده شده است.پرسشنامه ايمني فردي، شامل 12 سوال است كه براي ارزيابي دانش و نگرش كودكان در مورد سوء استفاده جنسي است. سوال¬هاي مربوط به سنجش دانش كودكان شامل 10 مورد مي باشد. بخش سنجش نگرش كودكان، شامل 2 سوال مكمل است كه نگرش آنان را نسبت به موضوعات جنسي بررسي مي¬كند. آزمون موقعيت¬هاي چه ميشود اگر اين ابزار شامل 6 سناريو، به منظور ارزيابي توانايي كودكان در شناسايي و پاسخ دهي به موقعيت¬هاي فرضي سوء استفاده جنسي است.پس از ترجمه و تاييد روايي و پايايي پرسشنامه¬ها، پژوهشگر بخش مداخله پژوهش را با مراجعه به مراكز بهداشتي شماره 3 و 4 آغاز نمود. با بررسي پرونده¬هاي موجود در مراكز، خانوارهاي داراي كودك دختر سنين پيش دبستاني را شناسايي كرده و با شماره موجود در پرونده آنان تماس گرفته شد. پس از معرفي خود و اهداف كلي طرح پژوهشي، از آنان براي شركت در جلسه معارفه به تاريخ معين دعوت شد. در طي جلسه، ضمن معرفي پژوهش و توضيح در مورد اهميت، اهداف پژوهش و شرايط ورود به مطالعه، به مادران تاكيد شد در صورت تمايل به شركت در پژوهش، آنان بصورت تصادفي با احتمال مساوي در دو گروه مداخله و كنترل قرار خواهند گرفت و در طي مطالعه، تنها به مادران گروه مداخله آموزش پيشگيري از CSA، جهت انتقال آموزش¬ها به كودكان خود داده خواهد شد. در مرحله بعدي طي تماس تلفني با هر يك از مادران داوطلب، تاريخ و زمان مشخصي به آنها اعلام شد تا همراه با كودك خود و در دست داشتن فرم رضايتنامه امضاء شده ، به مركز بهداشت جهت انجام پيش آزمون مراجعه كنند. قبل از شروع پيش آزمون، از كودكان سوال مي¬شد آيا نقاط خصوصي بدن خود را مي¬شناسند؟ بعد از اخذ جواب كودكان و يادداشت پاسخ آنها، نقاط خصوصي با استفاده از تصوير به آنها آموزش داده مي¬شد پس از راحتي كودك با محقق، مصاحبه شروع مي¬شد. بعد از اتمام مصاحبه، از مادران گروه مداخله براي 2 روز آينده جهت آمادگي حضور در كلاس آموزشي مادران كه ساعت دقيق آن از طريق تماس تلفني به آنها اعلام ميشد، دعوت بعمل آمد. از مادران گروه كنترل جهت حضور و همكاري سپاسگزاري و به آنها اعلام شد،جهت پس آزمون كودكان، همراه با كودك خود به تاريخ 11 روز آينده مراجعه كنند. كلاس آموزشي مادران، توسط پژوهشگر به شيوه سخنراني، برگزار شد كه در طي آن راجع به اهميت پيشگيري از سوء استفاده جنسي و آموزش¬هاي لازم در زمينه ايمني شخصي براي آموزش والدين بر اساس محتواي آموزشي ورتل، و همچنين نحوه آموزش به كودكان در منزل به آنها ارائه گرديد. سپس از آنها تقاضا شد طي يك هفته آموزش¬هاي دريافتي را، به دختران خود آموزش دهند. در انتها به هر يك از مادران جزوه اي كه محتوي نكات برجسته آموزشي كلاس، قوانين ايمني شخصي و مثال هايي در زمينه قواعد ايمني شخصي بود داده شد. در طي يك هفته آموزش گروه مداخله (توسط مادران به كودكان)، پژوهشگر در نوبت¬هاي متفاوت با آنان تماس حاصل نموده و روند انتقال آموزش¬ها به كودكان را پيگيري مي¬نمود و در صورت هر گونه سوال پاسخگوي سوالات آنان بود. دو روز پس از اتمام يك هفته فرصت آموزشي، مجددا از مادران هر دو گروه مداخله و كنترل درخواست شد تا با دختران پيش دبستاني در زمان¬ مشخص شده براي انجام پس آزمون كودكان مراجعه كنند. پس آزمون نيز توسط پژوهشگر، به روش مصاحبه با احراز شرايط مشابه پيش آزمون اخذ شد. قبل از شروع مصاحبه از كودكان راجع به نقاط خصوصي بدن سوال شد و پاسخ آنها يادداشت شد و در صورتي كه كودكان نقاط خصوصي را به ياد نمي آوردند براي آنان يادآوري مي¬شد. پس از انجام پس آزمون، از مادران گروه مداخله و كنترل درخواست شد كه يك ماه بعد، جهت اخذ آزمون پيگيري از كودكان كه يك روز قبل به آنها اعلام ميشود، در دسترس باشند. يك ماه بعد، مادران هر دو گروه مداخله و كنترل همراه با كودكان خود ، به مركز بهداشت مراجعه و با رعايت شرايط فضاي مصاحبه و همچنين با پرسش و يادآوري نقاط خصوصي به كودكان مصاحبه و آزمون انجام شد. در مرحله پيگيري با توجه به آشنايي كودكان به سوالات ، فضا و محقق، زمان مورد نياز براي مصاحبه كوتاه تر بود. پس از انجام هر مرحله، داده¬هاي حاصل از پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري توسط پژوهشگر وارد كامپيوتر شده و با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 تجزيه و تحليل گرديد. پس از اتمام پژوهش مداخله، به مادران گروه كنترلي كه علاقمند بودند نيز طي يك جلسه، محتواي آموزشي گروه مادران مداخله، آموزش و رئوس مطالب آموزشي تهيه شده نيز به آنان تحويل داده شد. يافته هاي پژوهش:داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. در ابتدا نرماليتي داده¬ها با استفاده از آزمون شاپيرو- ويلك مورد بررسي قرار گرفت. آمار توصيفي مورد استفاده شامل توزيع فراواني، ميانگين و ميانه، آمار استنباطي در موارد وجود نرماليتي تي مستقل و در غير اينصورت از آزمون هاي ناپارامتريك من ويتني، فريدمن و ويلكاكسون بود. سطح معني داري كليه آزمون ها 05/0 pvalue در نظر گرفته شد.يافته هاي مطالعه نشان داد ميانگين نمره دانش در گروه مداخله قبل و بعد آموزش و در پيگيري يك ماه بعد به ترتيب (28/0±15/10، 38/0±23/10، 69/2±92/6) و ميانگين نمره مهارت در گروه مداخله قبل و بعد آموزش و در پيگيري يك ماه بعد به ترتيب ( 51/1 ± 38/20، 51/1 ± 73/19، 29/1 ± 78/10) بود. بعد از دريافت آموزش ها، در دانش و مهارت پيشگيري از سوء استفاده جنسي بين كودكان دو گروه مداخله و كنترل اختلاف معني داري وجود داشت (0001/0p=). با گذشت زمان (يك ماه بعد) نيز اين اختلاف همچنان معنادار باقي ماند (0001/0p=).بحث و نتيجه گيري:يافته ها نشان داد اطلاعات كودكان ما در زمينه شناخت مناطق خصوصي خود اندك مي باشد. به طوريكه عمده كودكان اسامي و مناطق سه گانه خصوصي سينه، دستگاه تناسلي و باسن را نمي شناختند. در حالي كه تنها آموزش نام مناطق خصوصي بدن به كودكان، مي تواند از بروز يا ادامه بسياري از سوء استفاده هاي جنسي در آنان پيشگيري نمايد. زيرا كودكان با دانش بالاتر در اين زمينه، كمتر هدف متجاوزان قرار مي گيرند و آشكار سازي موارد سوء استفاده جنسي نيز در آنان بيشتر است (18). ناآگاهي كودكان در اين زمينه مي تواند بيانگر عدم آگاهي والدين از نام و مناطق خصوصي، عدم توجه آنان نسبت به آموزش اين مهم به كودكان و يا فقدان آموزش رسمي در سيستم آموزشي، براي كودكان پيش دبستاني ما باشد. در مطالعه ورتل (1991) نيز عليرغم اينكه والدين قبل از شركت در پژوهش اظهار داشتند كه در مورد مناطق خصوصي بدن، فرزندان خود را آموزش داده اند، اطلاعات فرزندان در مورد شناخت اين مناطق و اسامي درست آنها اندك بود، زيرا والدين از نام هاي غير آناتوميك براي آموزش كودكان خود استفاده نموده بودند (19). در مطالعه حاضر بعد از مداخله آموزشي پيشگيري از CSA توسط مادران به دختران پيش دبستاني خود، اختلاف معني داري بين ميانگين نمره دانش و مهارت پيشگيري از سوء استفاده جنسي در كودكان دو گروه مداخله و كنترل وجود دارد. به عبارتي مداخله آموزشي مادران بر افزايش دانش و مهارت كودكان در گروه مداخله موثر بوده است. پيگيري يك ماه بعد در گروه مداخله نيز نشان داد كه وجود اين اختلاف معني دار در گروه مداخله و كنترل از نظر نمره دانش و مهارت كلي همچنان باقيست. اين يافته هاي پژوهش حاضر همراستا با يافته هاي مطالعات ورتل و مطالعات كني در امريكا بود. در تمام مطالعات دانش پيشگيري از سوء استفاده جنسي در گروه مداخله نسبت به گروه كنترل بالاتر و در مدت پيگيري دو ماه بعد از دريافت آموزش همچنان اين افزايش در دانش تداوم داشت (20،19،16،13،2). همچنين ژانگ (2013) نيز كه براي آموزش كودكان چيني از بسته ايمني شخصي ورتل و براي سنجش دانش و مهارت پيشگيري از سوء استفاده جنسي كودكان نيز از ابزارهاي PSQ و WIST استفاده نمود، نشان داد كه دانش و مهارت پيشگيري از سوء استفاده جنسي در كودكان شركت كننده در گروه مداخله در مقايسه با گروه كنترل در سطح بالاتري است(21). از اين مطالعه مي توان چنين نتيجه گيري نمود كه كودكان سنين پيش دبستاني عليرغم سن كم خود قادر به فراگيري آموزش پيشگيري از سوء استفاده جنسي هستند. به طوري كه بعد از دريافت آموزش، دركودكان گروه مداخله، دانش و مهارت پيشگيري از سوء استفاده جنسي نسبت به گروه كنترل بطور معني داري افزايش يافت. همچنين مادران مي توانند آموزش دهندگان بسيار موثري در اين امر باشند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت