اقتصاد مقاومتي، مولفه ها و راهكارها، راهبردهاي كوتاه مدت و بلند مدت

اقتصاد مقاومتي اصطلاحي است كه در سال 1389 اولين بار ازسوي مقام معظم رهبري در ديدار با جمعي از كارآفرينان كشور مطرح شد و پس از آن نيز در سخنراني هاي متعددي مورد تأ يكد ايشان قرار گرفت. اقتصاد مقاومتي در حقيقت اقتصادي را ترسيم ميكند كه توانايي مقابله با شوكهاي وارد شده بر اقتصاد را دارد. چنين اقتصادي بايد قابليت انعطاف در شرايط مختلف و توانايي عبور از بحران را داشته باشد. براي دستيابي به چنين اقتصادي لازم است نگاه بلندمدت به سياست هاي اقتصادي وجود داشته باشد و زيرساختهاي اقتصاد به گونه اي طراحي شود تا چارچوب كلي اقتصاد در برابر انواع ناملايمات تقويت گردد. همچنين بايد با توجه به شرايط جاري اقتصاد كشور و تحريم هاي بين المللي تحميل شده، سياست هاي خاص و گاهي متفاوت از شرايط عادي اتخاذ گردد. در اين صورت اقتصاد مقاومتي در يك بازه زماني كوتاه مدت نيز قابل تعريف است كه به منظور عبور از شرايط بحران كوتاه مدت طراحي شده است. در مجموع مي توان گفت اقتصاد مقاومتي را نمي توان صرفاً مقاومت اقتصادي دانست، بلكه ايجاد امنيت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوك هاي خارجي اقتصادي يا همان استقلال اقتصادي از شاخصه هاي بارز اقتصاد مقاومتي است. دشمن در طول چند دهه ي اخير، تمام ابزارهاي مبارزه با جمهوري اسلامي را امتحان كرده است، اما ابزاري كه هميشه در كنار ابزارهاي ديگر بوده مبارزه ي اقتصادي است كه امروز تبديل به ابزار دشمن شده است. ضعف اقتصاد ايران در وابستگي به اقتصاد تك محصولي نفت راه حل تحريم نفتي را پيش پاي غرب قرار مي دهد. نفت كه مي توانست ابزار فشار ما بر غرب باشد امروز ابزار فشار غرب بر اقتصاد ايران شده است. اقتصاد مقاومتي به دنبال يافتن راهي براي خروج از اين وضعيت است.اقتصاد مقاومتي مختص زمان تحريم و جنگ نيست، بلكه يك چشم انداز بلندمدت پيش روي اقتصاد ايران است. اقتصاد مقاومتي به معناي رياضت اقتصادي نيست، بلكه مفهوم شكوفايي اقتصاد و رفع مشكلات موجود در زيربخش هاي اقتصادي براي جلوگيري از امتيازدهي به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم است. حوزه ي فعاليت اقتصاد مقاومتي را مي توان به دو بخش داخلي و خارجي تقسيم بندي نمود، زيرا هر قدر كه اقتصاد ايران در برابر تحريم ها نياز به مقاومت دارد، در داخل نيز در مقابل مفسدان اقتصادي و سياسي و رانت خوارن نياز به اصلاح امور اقتصادي سياسي دارد.