شماره ركورد كنفرانس :
3990
عنوان مقاله :
پيشبيني صفت بهوشياري بر اساس آزار دوران كودكي
پديدآورندگان :
مرتضوي نسرين آدرس ايميل:nasrin.mortazavi1@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد روانشناسي باليني دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه شهيد بهشتي تهران ايران.شماره تماس: 09120970784 , زراني فريبا آدرس ايميل: fzarani@yahoo.com استاديار دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه شهيد بهشتي تهران ايران. , حيدري محمود آدرس ايميل: m-heydari@sbu.ac.ir دانشيار دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه شهيد بهشتي تهران ايران.
كليدواژه :
بهوشياري , آزار دوران كودكي
عنوان كنفرانس :
اولين كنگره بين المللي و پنجمين كنگره ملي آموزش و سلامت كودكان پيش از دبستان
چكيده فارسي :
مقدمه و بيان مسئله: صفت بهوشياري به فرايندي اشاره دارد كه در آن فرد توجه خود را بر لحظهي حال متمركز ميكند و نسبت به تجاربش گشودگي، كنجكاوي و پذيرش دارد (بيشاپ و همكاران، 2004). اين صفت پيشبيني كننده مهم بهزيستي رواني (اليوت و همكارن، 2018) است. يكي از متغيرهاي مربوط به دوران كودكي كه ميزان بهوشياري را در بزرگسالي پيشبيني ميكند، تجربه آزار در دوران كودكي است (اليسز و همكاران، 2015). آزار دوران كودكي شامل آزار جسمي، آزار عاطفي، آزار جنسي و غفلت از كودك ميشود (برنستين و همكاران، 1997). تعدادي از پژوهشها رابطه بين ابعاد آزار در دوران كودكي و صفت بهوشياري را بررسي كردهاند اما نتايج آنها ازنظر اينكه كداميك از انواع آزار در دوران كودكي ميتوانند پيشبيني كننده صفت بهوشياري باشند متفاوت بوده است (ميكال و همكاران، 2007؛ اليسز و همكاران، 2015؛ ويتاكر و همكاران، 2014). درنتيجه با توجه به تناقضهاي موجود در ادبيات پژوهشي هدف از پژوهش حاضر پيشبيني صفت بهوشياري بزرگسالان بر اساس ابعاد آزار در دوران كودكي (آزار جسمي، آزار جنسي، آزار عاطفي و غفلت) و تعيين سهم هركدام از اين ابعاد در تبيين صفت بهوشياري در جمعيت عمومي ميباشد تا از اين طريق بتوان پيشبيني كنندههاي معنادار را از بين ابعاد ذكرشده مشخص نمود.
روش پژوهش
جامعه آماري پژوهش حاضر شامل تمامي دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه شهيد بهشتي در نيمسال دوم سال تحصيلي 97-96 ميباشد. حجم نمونه 220 نفر بود كه به شيوه نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند. معيارهاي ورود به پژوهش شامل موارد زير بود: نداشتن سابقهي آسيب مغزي و استفاده از داروهاي روانپزشكي و درمانهاي روانشناسي، عدم شركت در دورههاي آموزشي يا درماني بهوشياري. در مطالعه حاضر پس از انتخاب مشاركتكنندگان و ارائه توضيحاتي مختصر، پرسشنامه بهوشياري (براون و ريان ، 2003) و مقياس خود گزارشي كودكآزاري (محمدخاني و همكاران ، 2003) به ترتيب به افراد ارائه شد. پرسشنامهي بهوشياري (براون و ريان، 2003) 15 ماده دارد. پاسخها در مقياس ششدرجهاي ليكرت ( از تقريباً هيچوقت با نمره يك تا تقريباً هميشه با نمره شش) نمرهگذاري ميشوند. آلفاي اين پرسشنامه 82/0 (قرباني و همكاران، 2003) و پايايي آن در ايران 768/. ميباشد (معنوي پور و همكاران، 1392). مقياس خود گزارشي كودكآزاري (محمدخاني و همكاران، 2003) نيز داراي ۳۸ گويه است. اين مقياس شامل چهار خرده مقياس ميشود: آزار جسمي، آزار جنسي، آزار عاطفي و غفلت. گويه ها روي مقياس ليكرت چهاردرجهاي از هرگز (نمره صفر) تا هميشه (نمره 3) نمرهگذاري ميشوند. پايايي اين مقياس 92/0 و آلفاي كرونباخ براي آزار عاطفي، آزار جسماني، آزار جنسي، غفلت و كل مقياس به ترتيب 57/0، 79/0، 89/0، 88/0 و 70/0 است. دادهها با استفاده از همبستگي پيرسون و رگرسيون پسرونده با نرمافزار spss نسخه 21 در سطح معنيداري p 0/05 تجزيه و تحليل شدند.
يافتههاي پژوهش
تحليل رگرسيون پسرونده در سه مرحله انجام شد كه در مرحلهي اول تمام متغيرها وارد شدند، در مرحلهي دوم آزار جسمي حذف شد. در مرحلهي نهايي نيز آزار جنسي و غفلت در معادلهي رگرسيوني باقي ماندند كه معناداري و ضريب بتا براي آزار جنسي 003/0 و 219/0- و براي غفلت 004/0 و 208/0- بود.
نتيجهگيري و بحث
نتايج نشان داد كه از بين 4 نوع آزار در دوران كودكي فقط آزار جنسي و غفلت ميتوانند بهوشياري را پيشبيني كنند كه از بين اين دو قدرت پيشبيني كنندگي آزار جنسي بيشتر از غفلت ميباشد. در همين راستا اليسز و همكاران (2015) دريافتند كه آزار جنسي در دوران كودكي ميتواند قويترين پيشبيني كننده بهوشياري در افراد مرزي باشد. اين امر نشاندهنده آن است كه افكار مرتبط با آزار جنسي براي افراد آزاردهندهتر از ساير انواع آزار دوران كودكي بوده درنتيجه حضور چنين افكاري در ذهن فرد مانع از تمركز آنها بر لحظه حال ميشود.
يافتههاي اين مطالعه باعث افزايش آگاهي از چگونگي شكلگيري صفت بهوشياري بهعنوان يك متغير مهم در سلامت روان (كيكن و همكاران، 2017) ميشود و نقش محيط زندگي كودك را در ميزان بهوشياري و سلامت روان آينده وي نشان ميدهد.