فروكتوز، شربت ذرت با درصد فروكتوز بالا، ساكارز و بيماري كبد چرب غير الكلي

Fructose, High Fructose Corn Syrup, Sucrose, and Nonalcoholic Fatty Liver Disease

بيماري كبد چرب غيرالكلي (NFLD) كه قبلا استئاتوهپاتيت غيرالكلي ناميده مي شد، با استئاتوز كبدي و تجمع تري گليسريد غيرطبيعي در سلول هاي كبدي مشخص مي شود. علل پاتوفيزيولوژي و پاتوژنز (بيماريزائي) آن هنوز به درستي مشخص نشده است. برخي يافته ها نشان مي دهد افزايش مصرف شيرين كننده ها، به ويژه فروكتوز كريستالي، طي چند دهه گذشته به افزايش بروز كبد چرب غيرالكلي كمك مي كند. با اين حال، تنها چند مطالعه به طور مستقيم بين اثرات افزايش انرژي دريافتي و افزايش وزن بدن بدليل مصرف زياد منو و دي ساكاريدها (به ويژه فروكتوز) در كبد چرب غير الكلي تمايز قائل شده اند. اهميت باليني داده هاي موجود به علت محدوديت هاي مطالعاتي، مانند اندازه نمونه كوچك، دوره كوتاه مداخلات، عدم سوخت و ساز منظم بر اساس كالري دريافتي، عدم كنترل وزن بدن، استفاده از فروكتوز خالص و كريستالي به جاي ساكارز و HFCS جاي سوال دارد.

Nonalcoholic fatty liver disease (NAFLD), formerly called nonalcoholic steatohepatitis, is characterized by hepatic steatosis, abnormal triglyceride accumulation in liver cells. Its etiology, pathophysiology, and pathogenesis are still poorly understood. Some have suggested that the increased intake of sweeteners over the past few decades, particularly fructose, may be contributing to the increased incidence of NAFLD. However, only few studies have directly distinguished between the effects of increases in energy intake and/or body weight from high intakes of mono- and disaccharides, particularly fructose, per se, on NAFLD. Th e clinical signifi cance of the currently available data is questionable due to study limitations such as small sample size, short intervention periods, lack of energy intake and/or body weight control, use of pure fructose rather than sucrose or HFCS, and fructose loads that exceed current intakes.