شماره ركورد كنفرانس :
4008
عنوان مقاله :
بررسي و تحليل روايت در داستان باران و تابستان نوشتۀ حميدرضا شاهآبادي بر اساس نظريهي مككي
پديدآورندگان :
تسليم جهرمي فاطمه ftaslim@yahoo.com دكتراي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بوعلي سينا همدان(مدرس دانشگاه جهرم). , قاسمي نسرين nasrin.ghasemi69@gmail.com دانشجوي كارشناسيارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه جهرم(نويسندهي مسئول).
كليدواژه :
روايت , رمان نوجوان , باران و تابستان , شاه آبادي , مككي.
عنوان كنفرانس :
اولين دوره همايش روايت پژوهي
چكيده فارسي :
روايت شكلي از سخن است كه رويدادهايي را طبق ساختاري بازميگويد. به اين ساختار روايت، به اصطلاح طرح(پيرنگ) داستان گفته مي شود. رابرت مككي، سه ساختار؛ شاهپيرنگ(طرح كلاسيك)، خرده پيرنگ(ميني ماليسم) و ضدپيرنگ(ضد ساختار) را براي داستان تعريف كرد.
روايت و ويژگيهاي آن از جمله عناصري است كه مي تواند اثري را از ديگر اثرهاي روايي متمايز كند. از آنجا كه ادبيات كودكونوجوان با تعليموتربيت در پيوند است، با گزينش شيوه ي روايي مناسب، ميتوان روند تأثير مفاهيم را بر ذهن نوجوانان بررسيكرد و انتقال مفاهيم را تسريع بخشيد. اين پژوهش، با روش مطالعات كتابخانهاي و با شيوهي توصيفي تحليلي، ساختارهاي داستان را در يكي از رمان هاي نوجوانان به نام باران و تابستان از حميدرضا شاهآبادي را، بر اساس نظريهي روايتي مككي درباره ي روابط علّي، پايان بسته، زمان خطي، كشمكش بيروني، قهرمان منفرد و فعال تحليل و بررسي كرده است. بر اساس نتايج حاصل، داستان خط زماني مستقيم دارد و شخصيتها درگيري دروني ندارند؛ اما درگيري دروني منجر به كشمكش بيروني ميگردد كه اوضاع را بيشازپيش سخت ميگرداند و حل اين گونه مسائل نيروهاي شكستناپذير ميخواهد. همچنين بهجاي وجود چندقهرمان در داستان، يكقهرمان يا يك شخصيت مركزي، بار همهي مسائل را به دوش ميكشد و به تنهايي رويدادها را به پيش ميبرد.