شماره ركورد كنفرانس :
4008
عنوان مقاله :
روايتشناسي داستان «نامزدي» اثر لاژوس ژيلاهي براساس نظريۀ گريماس
پديدآورندگان :
هاشميان ليلا Dr_hashemian@yahoo.com دانشيار زبان وادبيات فارسي دانشگاه بوعليسينا همدان , افشاري مهتاب afsharmahtab94@gmail.com كارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بوعليسينا همدان
كليدواژه :
روايتشناسي , داستان «نامزدي» , گريماس , الگوي كنشي , مربع معناشناسي
عنوان كنفرانس :
اولين دوره همايش روايت پژوهي
چكيده فارسي :
روايتشناسي از موضوعات جديد در عرصۀ ادبيّات و گريماس از نظريّهپردازان مطرح در اين زمينه است.او روايتشناسي را برپايۀ ريختشناسي حكايات پراپ استوار نمود،از دامنۀ مطالعات پراپ فراتر رفت و «الگوي كنشي» و «زنجيرههاي روايي» و «مربّع معناشناسي» خود را ارائه كرد تا انگيزۀ اعمال و رفتار و تفكّرات شخصيتّهاي داستان را مشخّص و روابط ساختاري نهفته در معنا را آشكار كند.در اين پژوهش داستان «نامزدي» اثر لاژوس ژيلاهي،نويسندۀ توانمند مجارستاني-كه اغلب آثارش را با تركيبي از نگاه ادبي،سياسي و اجتماعي مينوشت و ميكوشيد در آثارش جنبههاي مختلف وجود آدمي را به تصوير بكشد- مورد بررسي قرارميگيرد.همچنين تلاش ميشود ضمن مشخّص نمودن «الگوي كنشي» و «زنجيرههاي روايي»،«مربّع معناشناسي» اين داستان هم تحليل شود تا ميزان انطباق اين داستان با نظريـّه ساختارگرايانه و معناشناسانۀ گريماس مشخّص شود.حاصل بررسي بيانگر اين است كه داستان «نامزدي» از الگوي ساختاري و روايي كاملي برخوردار است و در قالب نظريـّه گريماس قابـل بررسي و ارزيابي است.