بررسي تاثير عقايد ديني در سبك زندگي جوانان (مطالعه تجربي در بين دانشجويان دانشگاه ملي كلمبيا)

سبك زندگي و دين داري دو مفهوم جامعه شناختي مورد توجه و پژوهش بسياري از انديشمندان حوزه هاي مختلف علوم انساني از جمله انديشمندان حوزه جامعه شناسي در روزگار ما مي باشد. با آغاز دوران موسوم به مدرنيته و تغيير و تحولات ناشي از آن و تاثيرات آن در همه عرصه هاي زندگي افراد و جوامع و بويژه بر روي پديده هاي اجتماعي چون دينداري و سبك زندگي افراد، باعث شده كه برخي از صاحب نظران از افول تاثير دين در سبك زندگي افراد و برخي ديگر از تاثير گذار بودن هر چه بيشتر دين در سبك زندگي افراد سخن بگويند. اين عوامل باعث افزايش توجه به اين دو پديده و روابط بين آنها شده است. به خصوص جوامعي كه دين و دينداري در آن اهميت و نفوذ ويژه اي دارد. اين پژوهش با هدف بررسي عوامل مرتبط با دينداري و سبك زندگي افراد انجام پذيرفته است. جامعه مورد مطالعه ما دانشجويان دانشگاه ملي كلمبيا (مركز بوگوتا) مي باشد كه با حجم نمونه 393 نفر با استفاده از فرمول كوكران محاسبه شده است. گردآوردي داده ها بوسيله پرسش نامه انجام شده و روش هاي آماري در تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده و از طريق ضريب همبستگي پيرسون آزمون فرضيه ها صورت گرفته است. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد متغيير پايبندي به مذهب با ضريب همبستگي 0.278 مهمترين و قوي ترين متغير پيش بيني كننده سبك زندگي دانشجويان بوده است بعد از آن متغير سرمايه فرهنگي با ضريب همبستگي 0.18 قوي ترين و موثرترين در پيش بيني سبك زندگي دانشجويان بوده است.