شماره ركورد كنفرانس :
4027
عنوان مقاله :
پيرنگ نامحتمل در سه حكايت عرفاني از تذكره الاولياي عطار
پديدآورندگان :
مدرسي فاطمه دانشگاه اروميه , آموزگار زينب(آرام) دانشگاه اروميه
كليدواژه :
ريخت شناسي , پراپ , تذكره الاولياء , عطار
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش بين المللي زبان فارسي و انديشه ايراني- اسلامي درباره فريد الدين عطار نيشابوري: زندگي، آثار و افكار
چكيده فارسي :
يكي از رويكردهايي كه مورد توجه اكثر پژوهشگران است و در نقد ادبي بدان توجه شده است تحليل ريخت شناسي اثر است. در اين نوع از تحليل زمينه امكان شناخت و ارزيابي از نگاه ديگر فراهم مي شود. در مقاله پيش رو شاهديم كه الگوي پيشنهادي پراپ در مورد قصه هاي تذكره الاولياي عطار نيشابوري هم صدق مي كند. با توجه به اين الگوي ساختاري و تطبيق با حكايت هاي تذكره الاولياء ديده مي شود در ابتداي حكايت ها، مشكلي بوجود مي آيد كه بواسطه ياريگر و يا نيروي معنوي مشكل مرتفع مي گردد. گاهي ياريگر با دعا و توكل به خداست كه مي تواند بر مشكل فائق شود. در حكايت هاي مذكور شاهد ضعف پيرنگ و به عبارتي پيرنگ نامحتمل هستيم و نويسنده چنان كه بايد و شايد نويسنده نتوانسته است رابطه علي و معلولي قوي ايي را در جريان حكايت ها رعايت كند. اين مسأله تا حدودي جداي از رابطه علي و معلولي به عرفاني بودن حكايت ها مرتبط است چرا كه در عرفان بر خلاف باطن امر، ظواهر بسيار قابل درنگ و كارآمد نيستند و برآيند حكايت ها مورد توجه است. وضعيت آغازين در اين حكايت ها گاهي علاوه بر مشكلات مادي شامل مسائل معنوي هم مي شود. در اين مقاله بر اساس روش پراپ و تا حدودي روش كتابخانه اي به تحليل اثر و عناصر ساختاري آن پرداخته شده است.