شماره ركورد كنفرانس :
4037
عنوان مقاله :
حافظه تاريخي و تكوين اجتماع ملّي مطالعه موردي: نقد بازتوليد حافظه تاريخي در كتاب درسي «تاريخ معاصر ايران»
پديدآورندگان :
رضوي كمال k_razavi@sbu.ac.ir دانشجوي دكتري جامعهشناسي، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه شهيد بهشتي، تهران، ايران؛
كليدواژه :
حافظهزدايي تاريخي , انحصارزدايي منابع تاريخي , اجتماع ملي , تاريخ معاصر ايران.
عنوان كنفرانس :
همايش آموزش تاريخ در مدارس
چكيده فارسي :
يكي از پيشنيازهاي شكلگيري اجتماع ملي و اجتماع اجتماعات كه فراتر از اجتماعات قومي و مذهبي خاصگرا بتواند نوعي همبستگي ملي را در ايران به عنوان كشوري با تنوع قومي و زباني بالا، فراهم آورد، حافظهي تاريخي مشترك ميان شهروندان اين اجتماع ملي مفروض است. فقدان اين حافظهي تاريخي يا ضعف و اختلال و كژنمايي آن، ميتواند شكلگيري، تثبيت يا تداوم اجتماع ملي مذكور را با مشكل مواجه كرده و در نهايت همبستگي و انسجام اجتماعي را در جامعهي ايران با مخاطره و چالش مواجه سازد. در اين بين، آموزش تاريخ در نهاد آموزش و پرورش به عنوان يكي از موثرترين نهادها در سير اجتماعيكردن افراد جامعه و فرهنگپذيري آنها، اهميتي بسيار تعيينكننده دارد. كوشش مقالهي پيش رو اين خواهد بود كه با تمركز بر كتاب «تاريخ معاصر ايران» سال سوم مقطع متوسطه كه بخش وسيعي از دانشآموزان (به طور دقيق، تمام دانشآموزان به استثناي رشتههاي علوم انساني و معارف اسلامي با لحاظ اين نكته كه دانش آموزان علوم انساني نيز كمابيش همين محتوا را در قالب كتاب درسي «تاريخ ايران و جهان 2» ميخوانند) ملزم به آموختن آن هستند، مخاطرات مذكور را مورد بحث قرار دهد و به اين پرسش پاسخ دهد كه آيا كتاب درسي مورد بحث ميتواند پاسخي به مخاطرات و چالشهاي فوق باشد يا خير. براي اين منظور، روش تحليل محتواي كتاب درسي را به كار بسته خواهد شد تا نشان داده شود كه كدام نقاط ضعف و كاستيهاي بنيادي در كتاب وجود دارد كه نهتنها كمكي به انتقال واقعگرايانه تاريخ به دانشآموزان نميكند، بلكه در كنار اين واقعيت كه با گسترش ارتباطات و رسانهها و منابع فرهنگپذيري دانشآموزان و خانوادههاي آنها، نوعي انحصارزدايي از آموزش عمومي تاريخ رخ داده است، مشكلات بنيادي كتاب درسي مذكور ميتواند همبستگي و انسجام اجتماعي جامعهي ايران را نيز با مخاطره مواجه سازد.