شماره ركورد كنفرانس :
4039
عنوان مقاله :
بررسي عناصر داستاني و كاركرد آن در داستان بچه مردم اثر جلال آلاحمد
پديدآورندگان :
جوادي رعنا Ircofkaraj.javadi@gmail.com دانشجوي دكتراي زبان و ادبيات غنايي. دانشگاه آزاد اسلامي واحد ورامين
كليدواژه :
عناصر داستان , جلالآلاحمد , داستان بچه مردم , داستان كوتاه اجتماعي ,
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي متن پژوهي ادبي سبك شناسي، بلاغت، نقد ادبي
چكيده فارسي :
در اين سالها با توجه به سرعت زياد ارتباطات، داستان كوتاه، به عنوان يك قالب ادبي پر طرفدار به سرعت در حال رشد و گسترش است. نويسندگان زيادي نوشتن داستان كوتاه را براي بيان نظرات، اعتقادات و حتي اعتراضات خود استفاده كردهاند. كار داستان نويس همانند كار جامعهشناس و روانكاو است. او با ابراز هنر، براي كشف و تحليل و تبيين قوانين و ساختارهاي اجتماعي و بررسي و شناخت و روان آدمها و روانشناسي تيپ هاي اجتماعي، پي كاو و جستجوگر است. در حوزه ادبيات داستاني، داستان كوتاه برشي از يك زندگي است. در داستان كوتاه نويسنده به ياري يك طرح منظم، شخصيت اصلي را در يك واقعة اصلي نشان ميدهد. يكي از اين نويسندگان كه به خوبي توانستهاست از اين ابزار براي بيان انديشهها و دغدغههايش استفاده نمايد جلالآل احمد است. بيشتر داستانهاي آلاحمد سبك رئاليستي دارد. او با كمك داستاننويسي و به شيوة واقعگرايانه، مسائل عيني و زندگي فقرزده و مشكلات طبقات فرودست جامعه را به تصوير كشيدهاست. جلال آلاحمد در داستان كوتاه بچهمردم با الگو قرار دادن يك زن در مواجه با خانواده و جامعه سعي دارد، رنج و درد زن را به نمايش بگذارد. در اين مقاله، پس از شرح مختصر عناصر فنّي موجود در داستان بچه مردم به بررسي نقش عناصر در پيشبرد داستان پرداخت شدهاست. در بررسي انجام شده، مشخص شد، جلال آلاحمد با استفاده از عناصر داستان (شخصيت، مكان، زاويهديد و تكگوييدروني) توانسته فضاي جامعه، فقر فرهنگي و اقتصادي را به خوبي نشاندهد. اين انتخاب درست، در همذات پنداري خواننده تأثير بسزايي داشته است و اهميت عناصر را در اين يك داستان به خوبي به نمايش ميگذارد. چه بسا با تغيير و انتخاب نادرست عناصر داستان؛ مفهوم، فضاسازي و تاثيرگذاري داستان به مراتب كمتر ميشد و به يادآوري يك خاطره در گذشته دور ميمانست نه يك داستان.