شماره ركورد كنفرانس :
4039
عنوان مقاله :
تحليلِ سبك و ماهيتِ نگارههاي نسخۀ حافظِ سامميرزايِ مكتبِ نگارگريِ تبريزِ صفوي
پديدآورندگان :
حاجينژاد سارا hajinezhadsara@gmail.com دانشآموختۀ كارشناسي ارشد پژوهش هنر از دانشگاه هنر و معماري تهران مركز. مدرس مدعو دانشگاه پيامنور، دانشكدۀ هنر و معماري، دانشگاه پيامنور
كليدواژه :
نسخۀ حافظ سامميرزا , سلطانمحمد , شيخزاده , مكتب نگارگري تبريز دوم , مكتب نگارگري تبريز صفوي.مقدمه
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي متن پژوهي ادبي سبك شناسي، بلاغت، نقد ادبي
چكيده فارسي :
نسخۀ حافظ سامميرزا به مكتب تبريز صفوي تعلق دارد و احتمالاً براي سامميرزا برادر كوچكتر شاهتهماسب مكتوب، مصوّر و مجلّد شده است. شوربختانه كاتب نسخۀ حافظ سامميرزا شناسايي نشده است. در نسخۀ حافظ سامميرزا 4 نگاره ديده ميشود كه در دو نگارۀ «مستي لاهوتي و ناسوتي» و «جشن عيد» رقم سلطانمحمد ديده ميشود؛ نگارۀ «رسوايي در مسجد» رقم شيخزاده را دارد و نگارۀ بدونِ رقمِ «دو دلداده» منسوب به سلطانمحمد است. هدف مقاله شناخت بستر به وجود آمدن نسخۀ حافظ سامميرزا و تحليل سبك و ماهيت نگارههاي اين نسخه با توجه به ويژگيهاي سبك دو نگارگر و شرايط سياسي و اجتماعي دوران صفوي است. سامميرزا شخصيت پرفضل و پرنفوذي بوده است؛ زيرا كه سلطانمحمد و شيخزاده تمام اهتمام خويش را براي بهتر اجرا كردن نگارهها به كار بستهاند و شور و شوق و ريزبيني موجود در نگارهها گواهي بر اين استدلال است. با اينكه در سه نگارۀ «مستي لاهوتي و ناسوتي»، «جشن عيد» و «دو دلداده» تأثيرات سبك نگارگري تبريز صفوي به وضوح ديده ميشود؛ اما، نگارۀ «رسوايي در مسجد» كه رقم شيخزاده را دارد به وضوح متأثر از سبك نگارگري هرات است. شيوۀ بهره گرفتن سلطانمحمد و شيخزاده نيز از رنگ متفاوت است. دوگانگي موجود در سبك چهار نگارۀ نسخۀ حافظ سامميرزا، باعث شكل گرفتن حدس و گمانهاي زيادي در زمان و مكان به وجود آمدنِ نسخه شده است. دو نگارۀ «مستي لاهوتي و ناسوتي» و «جشن عيد» سلطانمحمد در نسخۀ حافظ سامميرزا بيشتر طنزآميز هستند و بر شوخطبعي نگارگر تأكيد دارند تا اينكه بر مفاهيم تهذيب كننده دلالت داشته باشند؛ بنا بر اين برخي از آثار تاريخ نگارگري ايران جلوهاي از شخصيت و روح نگارگر را در خود مستتر دارند. با در نظر گرفتن مجموعۀ نگارههاي منسوب به سلطانمحمد، به خصوص نگارههاي نسخۀ حافظ سامميرزا، ميتوان اين احتمال را مطرح ساخت كه سلطانمحمد در پي نقد طبقۀ اجتماعي مرفه و اغنيا بوده است و به نوعي سعي داشته كه پيام اجتماعي مورد نظر خويش را به مخاطبان انتقال دهد. ويژگيهاي طنزآميز نگارههايي مانند «مستي لاهوتي و ناسوتي» و «جشن عيد» را ميتوان نارضايتي سلطانمحمد با رواج روزافزون دين در دورۀ شاهتهماسبي صفوي تلقي كرد. اثبات درستي تحليلهاي مزبور نيازمند مدارك مستدل ديگري است.