شماره ركورد كنفرانس :
4039
عنوان مقاله :
نقد و تحليل روانشناختي رمان «پاييز در قطار»
پديدآورندگان :
مشهدي محمد امير mohammadamirmashhadi@yahoo.com دانشيار زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه سيستان و بلوچستان، زاهدان، ايران , عرب اول مريم maryam.arabaval@yahoo.com دانشجوي كارشناسي ارشد ادبيات روايي، دانشگاه سيستان و بلوچستان، زاهدان، ايران
كليدواژه :
نقد روانشناختي , پاييز در قطار , محمدكاظم مزيناني
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملي متن پژوهي ادبي سبك شناسي، بلاغت، نقد ادبي
چكيده فارسي :
پيوند ميان ادبيات و روان انسان، نيازي به اثبات ندارد. اين پيوند، همواره از كيفيتي متقابل برخوردار است. روان انسان، ادبيات را ميسازد و ادبيات، روان انسان را ميپروراند. دريافتهاي رواني انسان، به جنبههايي از حيات طبيعي و انساني نظر ميكند و مايههاي آفرينشهاي ادبي را فراهم ميآورد؛ از سوي ديگر، ادبيات هم به حقايق زندگي نظر ميكند تا روشنگر جنبههايي از روان انساني باشد و در همين رهگذر است كه نقد ادبي و روانشناسي، علايق مشتركي پيدا ميكند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصيفي-تحليلي به نقد و تحليل جامعه شناختي رمان «پاييز در قطار» پرداخته است. نتايج حاصل از پژوهش نشان ميدهد كه نويسنده در سرتاسر رمان نوعي واقعگرايي را مدنظر قرار داده و علي رغم عاطفي بودن فضاي رمان و وجود مهر و عاطفه و وابستگي بين شخصيت هاي داستان، گويي تصميم گيري ها بر اساس منطق صورت گرفته است. نويسنده همچنين از ترس و هيجانات و سنخ هاي رواني تا حدودي به ميزان متعادل در رمان بكار برده است و تنها جايي كه بنظر ميرسد قدري بايد متناسب با فضاي كلي رمان باشد ابتداي آن مي باشد كه ذهن خواننده را به سمت يك فضاي ترسناك هدايت مي كند.