فرهنگ سازماني، نوآوري سازماني و اثربخشي سازماني: يك چارچوب نظري

Organizational Culture,Organizational Innovativeness and Organizational Effectiveness: A Theoretical Framework

فرهنگ سازماني، نوآوري سازماني و اثربخشي سازماني از مفاهيم اساسي و كاركردي موسسات آموزش عالي در قرن حاضر مي باشند. موسساتي كه در محيطي بسيار پويا و رقابتي در حال انجام فعاليت هستند و همواره با انتظاراتي رو به رو مي گردند كه در صورت عدم پاسخگويي به آنها، بي شك از دايره فعاليت و بقاء باز خواهند ماند . در اين راستا ، مي توان گفت سازمان هايي به موفقيت دست مي يابند كه به اهميت سه مفهوم فوق پي برده و بتوانند از آنها به عنوان عوامل بسيار كليدي براي رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده در محيطي با تغييرات پيوسته سود ببرند. با مروري بر ادبيات پژوهش، فقدان نظريه اي كه اين سه مفهوم را به يكديگر مرتبط نمايد كاملا آشكار است. مقاله حاضر با مطالعه تحقيقات پيشين، چارچوب نظري را براي نشان دادن ارتباط اين سه مفهوم با يكديگر ارايه مي نمايد. آگاهي از اين چارچوب مي تواند مبنايي براي رشد پايدار و حفظ مزيت رقابتي موسسات آموزش عالي به شمار برود. همچنين، در پژوهش هاي آينده مي توان چارچوب نظري معرفي شده در اين مقاله را در محيط عملي دانشگاه ها با استفاده از روش هاي آماري بررسي نمود.

Organizational culture, organizational innovativeness and organizational effectiveness are the basic and functional concepts of higher education institutions in the present century; the institutions that work out in a very dynamic and competitive environment and always deal with the expectations that in the case of not being responded, they will certainly fail to continue activity and to survive. In this regard, it can be said that those organizations can achieve success that recognize the importance of the three above-mentioned concepts and can employ them as key factors for achieving predetermined objectives in an environment with continuous changes. With a review of the literature, the lack of a theory that links these three concepts is quite obvious. The current article, by reviewing previous studies, presents a theoretical framework to illustrate the relationship between these three concepts. Awareness of this framework can be the basis for a sustained growth and maintenance of the competitive advantage of higher education institutions. Moreover, in the future studies, by using statistical methods, the theoretical framework introduced in this article can be analyzed in the practical environment of universities.