مقايسه تطبيقي كاربرد نمادشمسه درايران قبل ازاسلام وايران پس ازاسلام

نقش شمسه(خورشيد)درايران باستان ازاعتبارخاصي برخورداربوده است ونشانه ي قدرت پادشاهان وبقاي سرزمين ايران محسوب مي شده است.تقدس خورشيديكي ازعوامل گرايش به استفاده ازنماد« شمسه »درآثارگوناگون درايران بوده است كه باعث گرديد اين نقش، دردوره هاي بعدي نيز به عنوان يكي از نقوش اصلي دراكثرآثارايرانيان از جمله سفال ،دستبافته ها،معماري ،نگارگري،زيورآلات و...كاربردفراواني داشته باشد.افزون براين كاربردها ،پس ازوروداسلام به ايران استعمال اين نقش درعرصه هاي جديدتري نيزصورت پذيرفت وايرانيان مسلمان با هنرخود، زيبايي اين نقش راچندين برابرنموده ودرتزئين آيات قرآن كريم ومعماري مساجد و مدارس وكتيبه هاي گوناگون بهره ي زيادي بردند. نتايج نشان مي دهد چه درايران قبل از اسلام وچه درايران دوران اسلامي استفاده ازنقش« شمسه »علاوه بركاربرد تزئيني داراي جنبه هاي اعتقادي ومعنوي وديني عميقي نيزبوده است وگذرزمان ،هرگزازارزش مادي ومعنوي (ظاهري واعتقادي)آن نكاسته است وباتوجه به كاربردفراوان درهنرهاي گوناگون، ارزشهاي آن فزوني يافته است. در اين مقاله سعي شده است كه كاربردهاي شمسه درايران پيش ازاسلام وايران دوره ي اسلامي موردبررسي قرارگيرد.اين مقاله به صورت توصيفي تحليلي انجام پذيرفته وتمامي داده هاي آن، ازطريق منابع كتابخانه اي جمع آوري گرديده است.